... امروز: جمعه - ۱۲ اردیبهشت - ۱۴۰۴
اجتماعی ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ - 11:16 ق.ظ زمان تقریبی مطالعه: 5 دقیقه
کپی شد!
0

ارجعیت عقلگرایی، از منظر استاد “مرتضی مطهری”

نگاه مرتضی مطهری را می توان در امتداد نگاه امام علی(ع) دانست، که «عقل» را عاملی برای اصلاح «دین» و «اخلاق» برشمردند، نگاهی عقلگرایانه که بر مهمترین وجه تمایز بشر با سایر موجودات تاکید دارد.

سیاست شرق _ اندیشه ورزی و تعقل ورزیدن ، مهمترین وجه تمایز انسان با سایر موجودات است و این مسئله، از نگاه اسلام و بخصوص مکتب شیعه، نه تنها دور نمانده است، بلکه بنیانی برای زندگی فردی و اجتماعی او است. از این حیث برخی متفکران آزاداندیش مسلمان و غربی، نگاه ویژه ای به عقلگرایی و بهره گیری از توانایی آن در زندگی بشر دارند، هرچند که این نگاه شاید از زوایای متفاوتی باشد.

مسئله نسبت و رابطه عقل و دين، عقل و وحی،و عقل و ایمان، عقل و انسان، عقل و فلسفه، از كهن ترین و پرسابقه ترین موضوعات كلامی است كه تاریخ بر سابقه ديرین آن گواهی می دهـد. در دوران معاصر نيـز،همچنان با مباحث عقلانیت جديد، ازجمله عقلانیت روشنگری، عقلانیت ابزاری، عقلانیت مدرنیته و عقلانیت انتقادی مواجه هستیم، كه حاکی از اهمیت این موضوع در میان اندیشمندان است.

استاد مطهری ازجمله فرهیختگانی است كه به لزوم رويكردی عقلانی به باورهای دينی معتقد است و به شدت از پيوستگی و ارتباط متقابل عقل و ايمان دفاع كرده است. بـه جرأت می توان گفت كه ايشان عمر خود را وقف دفاع عقلانی از دین كرده است؛ چنانچه خـود در مقدمه كتاب عدل الهی تصریح می كند که هدفش از نگارش و تألیف در بیست سال گذشته ،
عرضه صحیح و عقلانی مسائل اسلامی بوده است تا به معضلات و اشكالاتی كه ، از طرف بعضی ناآشنایان با اسلام، به اسلام وارد می شود، پاسخ گوید.

استاد مطهری عقلگرایی قوی بود و اين عقلگرایی در آثار ایشان به روشنی نمایان اسـت.او در حالی كه بر مبانی حقه شریعت تسلط كافی دارد، با دلایل عقلی از حریم اعتقادات اسلامی دفاع می کرد. مطهری شواهد فراوانی را از قرآن و سنت عرضه می دارد تا جایگاه والا و حجت بودن عقل را در اسلام، ویژه از چشم انداز شیعی آن ،اثبات كند.

استاد مطهری بارزترین جواز استفاده از عقل را اقامه استدلال و برهان از طرف خود قرآن برای اثبات مسائل اساسی می داند و نتیجه می گیرد كه استدلال ها به مثابه يكی از ابزارها و عقل به مثابه يكی از منابع از نظر قرآن مجید معتبر ند. او می گوید:«نه تنها در مسائل اصول دین، قرآن استدلال اقامه می كند، بلكه در بسياری مسائل
دیگر هم با موازينی بحث می كند كه این موازین فقط در عقل معتبر است. يعنی اگر عقل معتبر نباشد، آن موازین اعتبار ندارند.

«قرآن كریم ایمان را برپایه تعقل و تفكر گذاشته است. قرآن همواره می خواهد كه مردم از اندیشه بـه ایمان
برسند. قرآن در آنچه باید بـه آن مؤمن و معتقد بود و آن را شناخت “تعبد ” را كافی نمی داند، علیهذا در اصول دین باید منطقاً تحقیق كـرد مـثلا ، اینكه خداوند وجود دارد و يكی است، مسئله ای است كه منطقاً باید به آن پی برد …».
ایشان در بیان اصالت عقل در قرآن می گوید: «قرآن همواره به دانایی ، دانش اندوزی و خردورزی دعوت می كند . در اصول دین اسلام، جز عقل، هیچ چیز دیگری، حق مداخله ندارد. یعنی اگر بپرسند به چه دلیل به خدا ایمان آوردید، باید دلیل عقلی بیاورید. اسلام جز از راه عقل از شما قبول نمی كند. اصول ایمان در مسیحیت، منطقه ای ممنوع برای ورود عقل است ، اما در اسلام، اصول ایمان منطقه ای است كه در قرق عقل است و غير از عقل، هیچ قدرت دیگری، حق مداخله در این منطقه را ندارد ».

مرتضی مطهری ، از جمله اندیشمندان بزرگی بود که به عقلگرایی و تعقل، نگاهی ویژه داشتند و عقلگرایی را مسیری مناسب برای رسیدن به کمال مطلوب انسان می دانستند، به همین دلیل در گفتار و نوشتار خود، بر آن تاکید بسیار داشتند.

اشراف به علوم اسلامی، قرآن و نهج البلاغه و با الهام از حقایق اصیل اسلامی، موجب شده بود تا «عقل » را به عنوان عامل موثری و بنیانی برای پیشرفت بشر در نظر بگیرند و خود نیز از آن بهره مند شوند. وقتی ایشان «حکیم» را یکی از اسماء خداوند عنوان و عالم هستی را، نتیجه حکمت خداوند می دانند، یعنی درک این حکمت همان عقلانیت موجود در هستی است که به عقل لایزال متکی است که عامل آفرینش این جهان پیچیده، منظم و در عین حال لایتناهی است.

توجه زیاد و تاکید ایشان بر فلسفه اسلامی، خود ناشی از توجه به عقلگرایی و اندیشه ورزی است که نتیجه سیر و تفکر در عالم هستی و تلاش متفکران مخالف است، با این حال توجه ایشان به «عقل» و «عقل گرایی»، باعث مخالفت ایشان با نقل و معارف منقول نیز نمی شد؛ بلکه توجه به آن را نیز با تعقل و بهره مندی مفید مد نظر داشتند و نه تبعیت بدون اندیشه ورزی از منقولاتی که شاید، پایه و اساس عقلی نیز نداشته باشند. استدلالی بودن و عقلگرایی ایشان، سبب نشده بود تا عرفان را انکار کنند، بلکه عرفان هم در نگاه ایشان، جایگاهی ارزشمند و لازم داشت، و این خود موجب گردیده بود که نگاهی جامع و نه تک بعدی به امور مختلف داشته باشند.

بیشتر بخوانید:

وقتی وی از عقل به عنوان «پیامبر درون و باطنی انسان» یاد می کند، خود گواه اهمیت عقل در نظر این استاد دانشگاه و حوزه است. وقتی عقل را اساساً خودبنيـاد دانسته و حکمش را به حکم خود عقل، ثابت شده می دانند، پس چگونه باید در عقلگرایی این اندیشمند مسلمان شیعه تشکیک کرد. این نگاه مرتضی مطهری را می توان در امتداد نگاه امام علی(ع) دانست که «عقل» را عاملی برای اصلاح «دین» و «اخلاق» برشمردند، نگاهی عقلگرایانه که بر مهمترین وجه تمایز بشر با سایر موجودات تاکید دارد.

از نظر استاد مطهری، به‌خودی خود، هیچ تضادی میان عقل و دین وجود ندارد و در تزاحم حکم عقل و شرع، حکم عقل مقدم است. به اعتقاد ایشان، عقل روح اسلام را درک و طبق آن عمل می‌کند، هرچند با برخی ظواهر روایی منافات داشته باشد.

مرتضی مطهری، حتی تا آنجا پیش می روند که اصول دين را از آن روی «اصول» می دانند که به خودی خود و ابتدائاً، اموری مـدلل و قابل تحقیق توسط عقل بشر هستند، لذا در این مسئله مهم نیز، برای عقل جایگاهی ویژه در نظر می گیرند.

با این حال درک درست عقل و بهره مندی از آن، مستلزم وجود آزادی اندیشه و با منابع مختلف است که از نگاه مرتضی مطهری، دور نمانده است. لذا می گويند که اصول دين را بدون آنکه آزادانه، آن را درک کرده باشید، نمی پذيرم، که بیانگر ضرورت اجتهاد انفرادی در آنها توسط افراد است، که هر فردی می بایست با استناد به قوه عقلی خود و جايگاه علمی، فکری و اندیشه ورزی، به مهمترین پایه های تفکر دینی خود اشراف پیدا کند و به آنها یقین پیدا کند.

شهید مطهری با اعتقاد بر اینکه بزرگ‌ترین لغزش ها، لغزش فکری بشر است، آنگونه که در قرآن تاکید شده است : هر مسئله‌ای را با معیار عقل بسنجید، نه اینکه هر چه نیاکان شما انجام دادند آن را سند دانسته و یا به‌طور کلی ترک کنید.

شهید مطهری با بیان اینکه، انسان موجودی واحد است صدها و هزارها بعد وجودی دارد؛ وجود انسانی او را شامل مجموعه‌ای از اندیشه‌ها، آرزوها، ترس‌ها، امیدها و عشق‌ها می‌داند که مانند رودهایی در یک مرکز و دریا به یکدیگر می‌پیوندند.

استاد مطهری حقیقت انسان را به برخورداری او از ظرفیت عقلانی وابسته می داند و گويا، در نگرش ایشان، انسان بدون در نظرگرفتن عقل و توانایی تفكّـر، انسان نیست. بـه اعتقاد ایشان، هیچ كتابی به اندازه قرآن به تفكر در مسائل گوناگون امر نكرده و هیچ دینی مانند اسلام آن را عبادت به شمار نیاورده است.

استاد مطهری “ایمان و تعبدی” را كـه مبتنی بر
“عقل و تعقل” نيست و صرفاً تقلید كوركورانه است، بی ارزش می داند و صريحاً تعقل را مقدم بر ايمان و جایگاه تعبد را در ايمان ، بعد از تعقل می داند . ناسازگاری دین و عقل نيز در نظر ایشان وقتی صورت می گیرد كه یا دین تحریف شده باشد و مفاهیم دينی مخدوش و نارسا عرضه شود و یا عقل در راستای درست و سالم و كشف حقیقت بـه كار نرود.
در واقع، در نگرش ایشان، رويارویی و ناسازگاری میان عقل و دین ، امری ذاتی نیست كه از درون عقل و یا دین بجوشد، بلكه یك ناهنجاری بیرونی است.

در تاریخ غرب ، این سو ناهنجاری از آنجا ناشی شده، كه از یك دین راستین و دور از تحریف صحنه گردان
نبوده ، و از دیگر سوی ، علم و عقل از مرز خود فراتر رفته اند و به حوزه های دیگر دست برده اند، نتيجه و حاصل این ناهنجاری، كنار رفتن دین اصیل از صحنه زندگی و سركشی علم و عقل و بی لجامی آنها در عرصه زندگی بشر امروز بوده است. رابط دين و عقل در نظر شهید مطهری، در حقیقت، رابطه دوسویه است. آن دو با كمك یكديگر ، راه سعادت را برای انسان هموار می سازند. عقل و ايمان جدایی ناپذیرند و نه تنهـا زندگی معنوی انسان بدون هریك از آنها كامل نیست ، بلكه هریك از آن دو نيز، بدون دیگری به نهایت كمال خود، نخواهد رسید، زيرا ایمانِ بدون عقل را، زنجیری دانسته اند كـه می تواند از انسان موجودی بی اراده و خطرناك و آلت دست شیادان بسازد و عقلِ بدون ايمان را ناممكن و ابزار هوای نفس خوانده اند.

از نظر استاد شهید مرتضی مطهری، ريشـة تفكّـر عقلی و فلسفی و نقش عقل در مباحث اعتقادی و الهياتی را بايد در مباحث عقلی الهيات يافت كه ائمه(ع) مطرح کرده اند.تجزيه و تحليل آن مباحث سبب شده كه عقل شیعی از گذشته تا كنون، بـه صورت عقل
فلسفی درآید.

انتهای پیام

منبع: سیاست شرق، مقاله: رابطه عقل و دين از منظر استاد شهيد مرتضی مطهری»/محمدرضا رجبی، پروین کاظم زاده

مطالب مرتبط
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

language »