در سالهای اخیر، سرکوب دانشجویان چینی به طور فزایندهای به بخش مهمی از استراتژی ایالات متحده برای مهار چین تبدیل شده است. برخی از سیاستمداران آمریکایی حتی دانشجویان چینی را با «جاسوسان چینی» برابر دانستهاند، سوءظنی بیاساس و فراگیر که شبح مککارتیسم را در دهه 1950 - درست در همین قرن بیست و یکم - تداعی میکند.
سیاست شرق _ گلوبال تایمز نوشت: در تاریخ ۲۸ مه [۷ خرداد] به وقت محلی، مارکو روبیو، وزیر امور خارجه ایالات متحده، در بیانیهای ادعا کرد که ایالات متحده ویزای دانشجویان چینی، «از جمله آنهایی که با حزب کمونیست چین ارتباط دارند یا در رشتههای حساس تحصیل میکنند» را « لغو» خواهد کرد. در پاسخ، چین قاطعانه با آن مخالف است و به خاطر این تصمیم به ایالات متحده اعتراض کرده است.
در طول ماه گذشته، دولت ایالات متحده ویزای صدها دانشجوی بینالمللی را لغو کرده است که باعث نگرانی گسترده در دانشگاهها شده است – حتی مؤسسات سطح بالایی مانند دانشگاه هاروارد نیز بر سر موضوع ثبت نام دانشجویان بینالمللی به نبردهای حقوقی با دولت کشیده شدهاند. این به اصطلاح «تعقیب تحصیلی مبتنی بر امنیت ملی»، در اصل، یک مانع و انسداد آشکار در برابر حرکت جهانی استعدادها است. این نشان میدهد که چگونه آموزش به عنوان سلاح مورد استفاده قرار میگیرد و به عنوان ابزاری برای قلدری سیاسی علیه دانشجویان چینی استفاده میشود.
این واقعیت که دانشجویان چینی به آخرین محور اقدامات ایالات متحده علیه دانشجویان و دانشگاههای بینالمللی تبدیل شدهاند، به وضوح با دستور کارهای سیاسی داخلی در ایالات متحده مرتبط است. برخی تحلیلگران معتقدند که این بخشی از یک کمپین ایدئولوژیک گستردهتر ضد چینی است که توسط تندروهای مخالف چین در واشنگتن هدایت میشود، در حالی که برخی دیگر استدلال میکنند که با افزایش مشکلات داخلی در داخل کشور، هدف قرار دادن دانشجویان چینی توسط ایالات متحده به عنوان یک انحراف فکری خام عمل میکند. در هر صورت، دانشجویان بینالمللی چینی بیگناه به اهداف سیاسی واشنگتن تبدیل شدهاند. در اصل، این واشنگتن است که محدودیتهای جمعی تبعیضآمیزی را علیه دانشجویان چینی تحت پوشش بیاساس «امنیت ملی» اعمال میکند. این امر به طور جدی حقوق و منافع مشروع دانشجویان چینی را تضعیف میکند و تبادلات عادی مردم با مردم بین دو کشور را مختل میکند.
چین دومین منبع بزرگ دانشجویان بینالمللی در ایالات متحده است و از هر چهار دانشجوی بینالمللی، یک نفر از چین میآید. دانشجویان چینی مدتهاست که منبع مهم درآمد بسیاری از دانشگاههای ایالات متحده و منبع استعداد برای شرکتهای فناوری بودهاند. با این حال، در سالهای اخیر، سرکوب دانشجویان چینی به طور فزایندهای به بخش مهمی از استراتژی ایالات متحده برای مهار چین تبدیل شده است. برخی از سیاستمداران آمریکایی حتی دانشجویان چینی را با «جاسوسان چینی» برابر دانستهاند، سوءظنی بیاساس و فراگیر که شبح مککارتیسم را در دهه ۱۹۵۰ – درست در همین قرن بیست و یکم – تداعی میکند. ویزای دانشجویی یکی پس از دیگری به ناحق لغو شده است. دانشجویان یکی پس از دیگری در گمرک ایالات متحده مورد آزار و اذیت قرار گرفته یا حتی اخراج شدهاند. بسیاری مجبور به قطع تحصیل خود شدهاند، گاهی حتی بدون اینکه فرصتی برای اعتراض داشته باشند. به اصطلاح «آزادی و فضای باز» ایالات متحده چیزی بیش از یک دروغ توخالی نبوده است.
واشنگتن اکنون آشکارا سیاست ویزا را به ابزاری برای مانور سیاسی تبدیل میکند. این قلدری سیاسی علیه دانشجویان بینالمللی، از جمله دانشجویان چینی، نه تنها نقض آشکار حقوق فردی و خیانت به روح قرارداد است، بلکه حملهای اساسی به اصول همکاریهای علمی و آموزشی بینالمللی نیز میباشد. آموزش همواره پلی بوده که مردم را در سراسر ملتها به هم متصل میکند و حتی در بحبوحه اختلافات سیاسی، کانالی برای گفتگو بوده است. با این حال، ایالات متحده اکنون در حال تخریب این پل است. اگر سایر کشورها از آمریکا پیروی کنند و موانعی را علیه دانشجویان کشورهای خاص ایجاد کنند، دانشگاهها منزوی میشوند و پیشرفت دانش بشری متوقف میشود. روبیو ممکن است احساس رضایت از خود داشته باشد، اما چنین کوتهبینی برای ایالات متحده به قیمت از دست دادن اعتماد جامعه دانشگاهی جهانی تمام میشود.
هزینه این قلدری سیاسی نیز بسیار زیاد است: بذر احساسات ضد چینی و بیگانههراسی را در ایالات متحده میپاشد، پایههای همکاری دانشگاهی جهانی را تضعیف میکند و در نهایت به خود ایالات متحده نتیجه معکوس خواهد داد. دانشگاههای آمریکایی در حال حاضر با از دست دادن درآمد شهریه، رکود پروژههای تحقیقاتی و فقدان تنوع فرهنگی در دانشگاهها مواجه هستند. در درازمدت، اعتبار بینالمللی دانشگاههای آمریکایی نیز کاهش خواهد یافت. در ماه مارس امسال، مجله نیچر نظرسنجیای از بیش از ۱۶۰۰ دانشمند در مؤسسات آمریکایی انجام داد و ۷۵ درصد از آنها اظهار داشتند که در حال بررسی ترک کشور هستند. جوهره آموزش بینالمللی در گشودگی و اشتراکگذاری نهفته است و تمایل واشنگتن برای شعلهور کردن یک جنگ فرهنگی در سطح جهانی نامحبوب است.
در مواجهه با عقبگرد تاریخی ایالات متحده، همه بخشها نباید ساکت بمانند. هر کشوری حق دارد از امنیت خود محافظت کند، اما اتخاذ سیاستهای تبعیضآمیز علیه دانشجویان یک کشور خاص بدون شک اقدامی عمدی برای دامن زدن به تنشها بین ملتها است. چین پیش از این به ایالات متحده در مورد این تصمیم اعتراض کرده است، اما این نباید به سطح دوجانبه محدود شود. دولتها، دانشگاهها و سازمانهای مدنی در سراسر جهان باید برخیزند و سیاسی شدن آموزش را محکوم کنند. این نه تنها در مورد دفاع از حقوق دانشجویان چینی است، بلکه در مورد حفظ اصول برابری و همکاری آموزشی جهانی نیز میباشد.
هدف قرار دادن بیهدف دانشجویان چینی بر اساس ملیت یا رشته تحصیلیشان، سیاستی بیملاحظه است که نه تنها فضای اجتماعی و محیط دانشگاهی در ایالات متحده را بدتر میکند، بلکه به تفرقه دامن میزند، عملی معمول برای آسیب رساندن به دیگران بدون سود رساندن به خود. جامعه دانشگاهی جهانی، از جمله دانشگاههای ایالات متحده، باید متحد شوند و از واشنگتن بخواهند که به منطق بازگردد و از قربانی کردن دانشجویان چینی برای اهداف سیاسی داخلی دست بردارد و از تبدیل مؤسسات دانشگاهی به میدان نبرد برای درگیریهای سیاسی دست بردارد.
انتهای پیام