سیاست شرق _ آنچه که مشخص است، ما در حال تجربه‌ی استفاده از «چت جی پی تی» برای همه چیز هستیم. در حالی که منتظر جهش متحول‌کننده‌ی وعده داده شده، توسط شرکت‌هایی، با بودجه‌های بازاریابی چند میلیون دلاری هستیم، مدل‌های اصلی زبان، که چت جی پی تی( ChatGPT) گسترده‌ترین پیاده‌سازی آن‌هاست، ما را مجبور می‌کنند با کلمات عجیب و غریب صحبت کنیم و صفاتی را ترکیب کنیم که سه سال پیش هرگز از آن‌ها استفاده نمی‌کردیم.

ما زندگی خصوصی خود را به نهادی می‌سپاریم که می‌تواند در آینده علیه ما در دادگاه «شهادت» دهد (شرایطی که خود سم آلتمن، مدیرعامل OpenAI، در مورد آن هشدار داده است)، و ما به تفکر جادویی بازمی‌گردیم و باور می‌کنیم که با چند دلار در ماه، اوراکل را روی رایانه خود داریم.

مسئله فقط این نیست که چه می‌نویسیم، یا اینکه آیا ناگهان واژگان یک استاد دانشگاه قرن بیستم را به کار می‌گیریم یا نه؛ بلکه ریتم و آهنگ کلام و نحوه‌ی شروع به صحبت کردن ما نیز مهم است.

محققان گمان می‌کنند که پذیرش سریع «چت جی پی تی» مدلی که در حال حاضر توسط ۱۰ درصد از جمعیت جهان استفاده می‌شود – در حال انعکاس در گام گفتار مصنوعی صحیح، پر از جملات کوتاه و توخالی است که هرگونه اثری از احساسات و آسیب‌پذیری را از بین می‌برد، دو ویژگی که مکالمات ما را منحصر به فرد می‌کند.
متخصصان زبان‌شناسی محاسباتی دانشگاه ایالتی فلوریدا، معتقدند که استفاده اغراق‌آمیز از برخی کلمات در «چت جی پی تی» به دلیل «سوگیری‌ها و خطاهای کوچک در فرآیند بازخورد انسانی است که به مرور زمان انباشته می‌شوند». 

در حال تجربه‌ی استفاده از «چت جی پی تی» از همه چیز هستیم. در حالی که منتظر جهش متحول‌کننده‌ی وعده داده شده توسط شرکت‌هایی با بودجه‌های بازاریابی چند میلیون دلاری هستیم، مدل‌های اصلی زبان، که «چت جی پی تی» گسترده‌ترین پیاده‌سازی آن‌هاست، ما را مجبور می‌کنند با کلمات عجیب و غریب صحبت کنیم و صفاتی را ترکیب کنیم، که سه سال پیش هرگز از آن‌ها استفاده نمی‌کردیم.

فیلیپ سیرجنت، استاد زبان‌شناسی کاربردی در دانشگاه آزاد بریتانیا، از طریق ایمیل توضیح می‌دهد: «چت جی پی تی، سبک متمایزی دارد. این زبان به طور شایسته اما کسل‌کننده‌ای می‌نویسد. تنوع کمی در نوشتار وجود دارد و برخی از ساختارها مرتباً تکرار می‌شوند.» برخی از ویژگی‌هایی که استفاده از هوش مصنوعی را لو می‌دهند عبارتند از: «قرار دادن عبارات توضیحی بین خط تیره‌های بلند در وسط جملات یا ذکر همیشگی مثال‌ها در گروه‌های سه‌تایی، چیزی که در نگارش ارتباطات رسمی بسیار رایج است.»

آلونسو می‌گوید: «به همین دلیل است که همه چیز بریده‌بریده به نظر می‌رسد. انسان‌ها جملات طولانی‌تر و پیچیده‌تری با بندهای وابسته‌ی فراوان می‌سازند.» فرناندز توضیح می‌دهد که آنها مشاهده کرده‌اند که «چت جی پی تی» هرگز از ساختار متعارف زبان اسپانیایی یعنی فاعل، فعل و گزاره منحرف نمی‌شود. این متخصص خاطرنشان می‌کند: «نظمی که انسان‌ها دائماً برای تمرکز توجه در جایی که به آن نیاز دارند، آن را جابه‌جا می‌کنند.»

این کار تأیید کرد که هوش مصنوعی در زبان اسپانیایی اغلب ترجمه‌های تحت‌اللفظی از انگلیسی تولید می‌کند، به همین دلیل است که از اسم مصدرهای زیادی استفاده می‌کند و صفت‌ها را جفت می‌کند: برای مثال، آلونسو توضیح می‌دهد: «بزرگ و زیبا».

آدام الکسیک ، نویسنده‌ی کتاب «زبان گفتاری: چگونه رسانه‌های اجتماعی آینده‌ی زبان را متحول می‌کنند» (۲۰۲۵)، در کتاب خود اشاره می‌کند که اکثر مردم نمی‌دانند که چت‌بات‌ها این تعصبات را نسبت به کلمات یا الگوهای گفتاری خاص دارند. «آنها فرض می‌کنند که به طور عادی صحبت می‌کنند زیرا رابط کاربری این ابزار برای دستیابی به این عادی بودن طراحی شده است. آنها همچنین فرض می‌کنند متونی که مصرف می‌کنند، انسانی هستند، حتی زمانی که می‌توانستند توسط یک هوش مصنوعی تولید شده باشند.»

به گفته الکسیک، حتی تیزبین‌ترین افراد هم نمی‌توانند از لحن چت‌بات‌ها فرار کنند، زیرا کلمات نئونی بیشتر و بیشتری وجود خواهد داشت. الکسیک می‌نویسد: «طبیعی است که نقشه‌های ذهنی زبان تکامل یابند، اما اکنون در یک حلقه بازخورد هستیم که نقشه‌های ما با نقشه‌های چت‌بات‌ها همگرا می‌شوند.» او معتقد است که با سخت‌تر شدن تشخیص زبان انسانی از زبان مصنوعی تولید شده، و با آموزش«ال ال ام» ها ( LLM)، بر اساس نوشته‌های انسانی تحت تأثیر هوش مصنوعی و محتوای خودشان، شیوع این زبان رباتیک و تا حد زیادی بدون تغییر افزایش خواهد یافت.

گروه تحقیقاتی موسسه ماکس پلانک تأیید می‌کند که ما در برابر تعامل با «چت جی پی تی» مصون نیستیم. لوپز از طریق تماس ویدیویی از برلین توضیح می‌دهد: «اگر کلمات و عبارات آن برای ما مفید باشند، آنها را اتخاذ خواهیم کرد. این زبان به اندازه یک همکار یا حتی بیشتر از آن بر ما تأثیر می‌گذارد، زیرا هیچ انسانی شخص دیگری را ۲۴ ساعته در دسترس خود ندارد، چه برسد به کسی که همیشه با او موافق باشد.

نتیجه گیری:

این مطالعه نشان داد که چگونه پذیرش هوش مصنوعی منجر به تضعیف سه سطح اعتمادی شده است که زیربنای ارتباطات انسانی هستند. اولین سطح، که کارشناسان آن را «نشانه‌های اساسی انسانیت» می‌نامند، به سرنخ‌هایی اشاره دارد که ما را لو می‌دهند: اشتباهات، آسیب‌پذیری یا آداب و رسوم شخصی؛ دومی به توجه و تلاشی اشاره دارد که ما برای نشان دادن اهمیت دادن به فرد مقابلمان به آنچه می‌گوییم یا می‌نویسیم، صرف می‌کنیم؛ و سومی شامل حس شوخ‌طبعی، شایستگی و خود واقعی‌مان است. کارشناسان این موضوع را با یک پیام نشان می‌دهند. «گفتن «متاسفم که ناراحت هستی» با گفتن «هی، ببخشید که سر شام خرابکاری کردم. روز خوبی نداشتم» یکسان نیست.» مورد اول، که بسیار بی‌فایده است، شک و تردید ایجاد می‌کند؛ با مورد دوم، فرد با آن همدلی می‌کند و آن را باور می‌کند.

انتهای پیام

منبع: ال پائیس