... امروز: پنجشنبه - ۲۹ آبان - ۱۴۰۴
اجتماعی ۲۹ آبان ۱۴۰۴ - 12:06 ب.ظ زمان تقریبی مطالعه: 8 دقیقه
کپی شد!
0

درس مهم فلسفه اسلامی و غربی: بر اصلاح خود، بیش از دیگران تمرکز کن!

بر رشد و نظم درونی خود، بیشتر از دیگران تمرکز کن، هم آرام‌تر می‌شوی و هم تأثیرگذارتر!؛ این مهم، در فلسفه اسلامی نیز مورد تاکید قرار گرفته است، آنجاکه در «حکمت ۷۳ نهج البلاغه» آمده است:«باید تعلیم و تربیت را، از خود شروع کنی و نه از دیگران!»

سیاست شرق _ فلسفه، به عنوان یکی از بنیادی‌ترین شاخه‌های اندیشه انسانی، طی قرون مختلف به تفسیر و تأویل حقیقت و واقعیت پرداخته است. با این حال، آنچه که همواره در فلسفه مطرح بوده‌ است، حقایقی است که انسان‌ها، می‌توانند آنها را با «عقل» و «تجربه» کشف کنند و برای آن استدلال بیاورند.

تجربه نافرجام افلاطون، فیلسوف مشهور یونان باستان، در تلاش جهت «تغییر در دیگران»، بدون توجه به «خود»، امروزه یادآور یکی از نتایج منطقی رفتاری است که: بر رشد و نظم درونی خود، بیشتر از دیگران تمرکز کن، هم آرام‌تر می‌شوی و هم تأثیرگذارتر!؛ این مهم، در فلسفه اسلامی نیز مورد تاکید قرار گرفته است، آنجاکه در «حکمت ۷۳ نهج البلاغه» آمده است:«باید تعلیم و تربیت را، از خود شروع کنی و نه از دیگران!»

اول اصلاح خود، بعد اصلاح دیگران!

در حکمت ۷۳ نهج البلاغه، از سخنان حکیمانه امام علی علیه السلام آمده است:

مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً فَلْیبْدَأْ بِتَعْلِیمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِیمِ غَیرِهِ وَ لْیکُنْ تَأْدِیبُهُ بِسِیرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِیبِهِ بِلِسَانِهِ وَ مُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَ مُؤَدِّبُهَا أَحَقُّ بِالْإِجْلَالِ مِنْ مُعَلِّمِ النَّاسِ وَ مُؤَدِّبِهِمْ.

«کسی که خود را در مقام پیشوایی و امام مردم قرار می‌دهد، باید پیش از آن که به تعلیم دیگران بپردازد، به تعلیم خویش بپردازد و باید تأدیب کردن او به عملش، پیش از تأدیب کردن به زبانش باشد. کسی که معلم و ادب کننده خویشتن است، به احترام سزاوارتر است، از کسی که معلم و مربی مردم است.»

جمله اول؛

این قانون مسلّم علّت و معلول است کسی که خودش فاقد چیزی باشد، نمی‌تواند به درستی و موثر امام، راهبر، معلم و مربی مردم باشد. این مسئله علاوه بر این که قانونی فلسفی است، دارای جنبه‌های روانی و اجتماعی محسوسی می‌باشد؛ مثلاً کسی که فریاد می‌زند دود سیگار مضرّ است، امّا خودش سیگار می‌کشد؛ از عدالت سخن می گوید، ولی خود در مسیر بی عدالتی قرار دارد و یا چنانچه بداخلاقی با دیگران را در پیش می گیرد، ولی داد از اخلاق گرایی می زند، چگونه دیگران بر راستگویی و صداقتش باور داشته باشند، زیرا اگر راست می‌گفت، و به گفته های خود اعتقاد و ایمان داشت؛ اوّل خودش به گفته‌اش عمل می‌کرد، تا الگویی برای دیگران نیز باشد!

آنگونه که امام صادق عليه السلام می فرمایند : إنّ العالِمَ إذا لم يَعمَلْ بعِلمِهِ زَلَّت مَوعِظَتُهُ عنِ القُلوبِ كَما يَزِلُّ المَطَرُ عنِ الصَّفا.

«عالم هرگاه به علم خود عمل نكند، پند او از دل ها فرو غلتَد، آن گونه كه باران از روى تخته سنگ، فرو مى غلتد.»

جمله دوم؛

اما، توصیه دیگر امام علی (علیه السلام) آن است که قبل از آن که با زبانت مردم را تأدیب کنی، با سیره و عمل خود مردم را ادب کن؛ چرا که اگر عمل کسی با گفتارش مخالف باشد، اثر تخریبی خواهد داشت. مردم آنچه می‌خواهند، عمل فرد است، نه سخنوری او.

جمله سوم؛

احترام کسی که معلم خود است، از معلم مردم بیش‌تر است. مقام معلم در اسلام بسیار والاست. با این حال، اگر معلم خویشتن باشی، مقامت از معلم دیگران بودن، بالاتر است. این جاست که بحث «خودشناسی» که همان «معرفة النفس» است و «خودآگاهی» که همان «یقظه» است پیش می‌آید. نتیجه خودشناسی و خودآگاهی، «خداشناسی» و «خداآگاهی» است.

معلم خود بودن و مرابطه

انسان برای معرفت خویشتن و معلم خود شدن به «مرابطه» نیاز دارد که علمای علم اخلاق، آن را برای تکامل لازم می‌دانند. «مرابطه» در اصطلاح اهل سلوک به معنای «به خود پیوستن و مراقب خودبودن است» و نیز به این معناست که انسان نگران احوال خویشتن باشد. علمای اخلاق برای مرابطه چهار مرحله ذکر کرده اند:

۱. مشارطت (معاهده) ۲. مراقبت ۳. محاسبت ۴. معاتبت (انتقاد از خویشتن).

«مشارطه» آن است که انسان با خود عهد و پیمان ببندد که در انجام داد تکالیف و وظایف دینی و انسانی خود کوتاهی نکند و در کارهای خیر کوشا باشد. این عهد و پیمان باید هر روز تجدید شود تا این که این عمل در نفس انسان نهادینه گردد. بهترین زمان برای مشارطه، بعد از نماز صبح است.

مرحله دوم «مراقبه» است و بدان معناست که وقتی انسان با خود عهد و پیمان بست، باید در تمام احوال مراقب و نگران خود باشد که این پیمان را نشکند.

مرحله سوم «محاسبه» است. محاسبه به معنای آن است که شخص، ساعتی از روز را برای محاسبه و بازنگری اعمال خود در نظر بگیرد. بهترین زمان برای محاسبه، شامگاهان و پیش از خواب است تا کاملاً از سود و زیان روزانه آگاه شده باشد.

مرحله آخر «معاتبه» است. معاتبه، یعنی این که انسان پس از آن که اعمال خود را ارزیابی کرد و در محکمه وجدان، خود را مقصر شناخت، از خود انتقاد کند و خود را مورد ملامت قرار دهد. در این مرحله، انسان باید خود را مورد عتاب و خطاب و سرزنش قرار دهد و خود را برای جبران آماده سازد.

برخی، اشتباهی را تکرار می‌کنند، که بدون تمرکز بر رفتار،گفتار و کردار خود، در تلاشند تا، موجبات اصلاح و تغییر در دیگران را مهیا کنند؛ و یا بارها و بارها به کسی فرصت دوباره می‌دهند، با این باور که «این بار متفاوت است»، در حالی که واقعیت هیچ نشانه‌ای از تغییر را نشان نمی‌دهد.

فلسفه غربی

در قرن چهارم پیش از میلاد، افلاطون سه بار به سیراکوز، در جزیره سیسیل سفر کرد، تا آموزه‌های فلسفی خود را درباره «عدالت و خویشتن‌داری» به حاکمان آن شهر بیاموزد. اما هر سه بار شکست خورد.

در نخستین سفر، دیدگاه‌هایش خشم «دیونیسوس یکم»، فرمانروای مستبد سیراکوز را برانگیخت.

افلاطون در دومین سفر به امید آموزش پسر او، دیونیسوس دوم، بازگشت. شاگرد جوان در آغاز علاقه نشان داد، اما خیلی زود از نظم و سختی فلسفه گریخت.

با این حال، افلاطون بار دیگر بازگشت؛ سومین سفر، خطای بزرگ او بود. دیونیسوس دوم وانمود کرد که آماده تغییر است، اما در عمل تنها می‌خواست فیلسوف به نظر برسد نه آنکه فلسفی بیندیشد. افلاطون این‌بار به‌زحمت جان سالم به در برد.

تله‌ای که هنوز تکرار می‌شود

تجربه افلاطون تنها یک روایت تاریخی نیست. در روان‌شناسی امروز، این رفتار به‌خوبی شناخته شده است:« تلاش مداوم برای تغییر دادن فردی که انگیزه درونی ندارد. الگویی که در روابط عاشقانه، خانوادگی یا دوستی‌ها بارها تکرار می‌شود.»

در چنین رابطه‌هایی، یک‌سو امیدوار است «این‌بار فرق دارد»، در حالی که طرف مقابل هر بار وعده می‌دهد، اندکی تغییر نشان می‌دهد و سپس به همان رفتارهای پیشین بازمی‌گردد.

به تعبیر این نوشتار، «هر بار دوباره کشتی به سوی سیسیل می‌رود»؛ تلاشی بی‌پایان و بی‌ثمر برای نجات فردی که، خودش نمی‌خواهد نجات پیدا کند یا انگیزه ای برای تغییر و ایمان به سخن گوینده ندارند!

چرا تغییر از درون آغاز می‌شود؟

به گفته کارشناسان، تغییر پایدار تنها زمانی رخ می‌دهد که فرد:

انگیزه درونی قوی داشته باشد،

حاضر باشد با رنج رشد روبه‌رو شود،

به‌طور مداوم و نه مقطعی تلاش کند،

• و در محیطی قرار گیرد، که رفتار سالم را تقویت می‌کند.

دیونیسوس دوم، مانند بسیاری از کسانی که در الگوهای ناسالم گرفتارند، هیچ‌یک از این شرایط را نداشت. او در محیطی پر از چاپلوسی زندگی می‌کرد و هر بار که با دشواری مواجه می‌شد، عقب می‌نشست!

خطای سومین سفر؛ امید در برابر واقعیت

بزرگ‌ترین اشتباه افلاطون نه در ندانستن، بلکه در نادیده گرفتن واقعیت آشکار بود. او شواهد کافی از بی‌میلی شاگرد خود داشت، اما امید را جایگزین منطق کرد.

این رفتار، نه تنها ما را فرسوده می‌کند، بلکه در عمل به تداوم همان رفتارهای مخرب کمک می‌کند.

نشانه‌هایی که زمان رفتن را اعلام می‌کنند

روان‌شناسان می‌گویند اگر این نشانه‌ها در رابطه‌ای تکرار می‌شوند، زمان آن رسیده که «بادبان بکشید و از سیسیل بروید»:

وعده‌های تغییر بارها داده و شکسته شده است؛

• رابطه بیشتر فرساینده است تا سازنده؛

• سلامت و ارزش‌های شخصی‌تان در خطر است؛

• طرف مقابل، مسئولیت رفتار خود را نمی‌پذیرد؛

• تنها وقتی ترس از دست دادن دارد، ابراز علاقه می‌کند.

بازگشت به آتن؛ تمرکز بر «حکومت درونی»

پس از این شکست‌ها افلاطون به آتن بازگشت، آکادمی خود را بنیان گذاشت و شاهکارش کتاب «جمهور» را نوشت. اثری که در آن تاکید می‌کند: «برای حکومت بر دیگران، نخست باید بر خویش حکومت کرد.»

درس بزرگ افلاطون از سیسیل همین بود: اصلاح واقعی از درون آغاز می‌شود، نه از تغییر دادن دیگران. وقتی فرد بر رشد و نظم درونی خود تمرکز می‌کند، هم آرام‌تر می‌شود و هم تأثیرگذارتر.

پیام پایانی: «سیسیل» را رها کن!

بسیاری از ما «دیونیسوس دوم»ای در زندگی‌مان داریم. کسی که دوستش داریم، اما «نمی‌تواند» یا «نمی‌خواهد» تغییر کند.

درس افلاطون ساده است: «واقعیت را بپذیر، مرزهای خود را مشخص کن، اجازه بده پیامدها مسیر طبیعی‌شان را طی کنند، و بر «رشد خودت»، بیشتر از «اصلاح دیگران»، تمرکز کن!

افلاطون میراث فلسفی خود را نه در اصلاح سیراکوز، بلکه در بازگشت به آتن و تمرکز بر « اصلاح و رشد خود» بر جای گذاشت. شاید هر انسانی نیز، تا زمانی که دست از «سفر به سیسیل»( ذهن دیگران) برندارد، نتوانید بهترین بخش زندگی‌خود را، با تمرکز بر خویشتن بیابید.

انتهای پیام

منابع: (۱) یورونیوز و (۲) سید محمد عبدالله ‌زاده.(۱۳۹۴). گفتار معصومین (علیهم السلام)، جلد سوم قم: انتشارات امام علی بن ابی‌طالب (علیه السلام)، چاپ سوم.

مطالب مرتبط
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

language »