عصبانیت و واکنش تند دولت چین به سخنان معمول نخست وزیر ژاپن نسبت به هرگونه حمله نظامی این کشور به تایوان، در حالی است که در خرداد ماه ۱۴٠۳ و در سفر رئیس دولت امارات به پکن و دیدار با رئیس جمهور چین، پکن از ادعای ارضی امارات متحده نسبت به جزایر سه گانه ایرانی در خلیج فارس، برای بار دوم حمایت نمود.

سیاست شرق _ سانائه تاکایچی، نخست وزیر ژاپن، یک ملیگرای محافظهکار، که ماه گذشته به قدرت رسید، ابهامی را که ژاپن و ایالات متحده مدتهاست در مورد تایوان به کار میبردند، کنار گذاشت. او در ۷ نوامبر(۱۶ آبان) به یک پرسش نماینده مجلس ژاپن، در خصوص واکنش به هرگونه حمله نظامی چین به تایوان گفت که حمله فرضی چین به تایوان – که کمی بیش از ۱۰۰ کیلومتر (۶۰ مایل) از خاک ژاپن فاصله دارد – میتواند «وضعیتی تهدیدکننده برای بقای ژاپن» تلقی شود. مسئله ای که به نخست وزیر ژاپن اجازه میدهد،به ارتش کشور خود اعلام آماده باش دهد.
اظهارات تاکایچی باعث بروز اختلاف تلافیجویانه با چین شد که در روزهای اخیر فراتر از دیپلماسی رفته است و چین میگوید که این اظهارات به همکاری تجاری «به شدت آسیب زده» است، در حالی که کنسرتهای نوازندگان ژاپنی در چین به طور ناگهانی لغو شده است.
در همین رابطه، وانگ یی، وزیر امور خارجه چین، در جریان سفر به تاجیکستان گفت: «چین هرگز به نیروهای راستگرا در ژاپن اجازه نخواهد داد که مسیر تاریخ را معکوس کنند، به نیروهای خارجی اجازه دخالت در تایوان را نخواهد داد و هرگز اجازه نخواهد داد که نظامیگری ژاپنی دوباره ظهور کند.»
در ادامه نیز، این مقام ارشد چینی از ژاپن خواست که «از تحریکات و عبور از خط قرمزها دست بردارد و اظهارات نادرست خود را پس بگیرد»، اظهاراتی که به گفته او «آشکارا منافع اصلی چین را به چالش میکشد.
بر اساس بیانیه رسمی روز یکشنبه، وانگ یی، وزیر امور خارجه چین، گفت که ارسال آشکار سیگنال اشتباه رهبر ژاپن در مورد تایوان، “تکان دهنده” است، که جدیدترین اظهارات متوالی است که روابط دو کشور را بیش از دو هفته متزلزل کرده است.
بر اساس بیانیهای که در وبسایت وزارت امور خارجه چین منتشر شده است، وانگ، ارشدترین مقام چینی که تاکنون علناً در مورد این موضوع اظهار نظر کرده است، گفت که ژاپن از خط قرمزی عبور میکند که نباید به آن دست زد.
او سانای تاکایچی، نخست وزیر ژاپن، را به تلاش برای مداخله نظامی در تایوان متهم کرد. وانگ به اظهاراتی در ۷ نوامبر اشاره داشت که در آن به یکی از نمایندگان پارلمان گفته بود حمله فرضی چین به تایوانِ تحت حاکمیت دموکراتیک میتواند منجر به واکنش نظامی توکیو شود.اختلاف پس از آن، که بزرگترین بحران چین و ژاپن در سالهای اخیر است، به روابط تجاری و فرهنگی نیز کشیده شده است .
روز جمعه، چین این موضوع را با آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد، مطرح کرد و قول داد از خود دفاع کند.
او گفت اگر ژاپن «به مسیر اشتباه خود ادامه دهد و به این مسیر ادامه دهد»، همه کشورها و مردم حق دارند «جنایات تاریخی ژاپن را دوباره بررسی کنند» و «قاطعانه از ظهور مجدد نظامیگری ژاپن جلوگیری کنند».

چین پس از ایالات متحده بزرگترین بازار صادراتی ژاپن است و در سال ۲۰۲۴ حدود ۱۲۵ میلیارد دلار کالای ژاپنی، عمدتاً تجهیزات صنعتی، نیمهرساناها و خودرو، خریداری کرده است.
چین، عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل، بارها بر دو اعلامیه پس از جنگ تأکید کرده است که پیشبینی میکنند تایوان و دیگر سرزمینهایی که توسط ژاپن اشغال شده بودند، به حاکمیت چین «بازگردانده» خواهند شد.
اعلامیههای پوتسدام و قاهره اساس ادعاهای قانونی چین مبنی بر حاکمیت بر تایوان را تشکیل میدهند، اگرچه بسیاری از دولتها آنها را به عنوان اظهاراتی از روی قصد و نه توافقنامههای الزامآور قانونی میبینند.علاوه بر این، این اعلامیهها توسط دولت جمهوری چین امضا شده است که در سال ۱۹۴۹ پس از شکست در جنگ داخلی با کمونیستهای مائو تسهتونگ به تایوان گریخت. تایوان تا سال ۱۹۷۱ کرسی چین در سازمان ملل را در اختیار داشت و پس از آن به دولت پکن جمهوری خلق چین منتقل شد.
نام جزیره تایوان و تنشهای این پهنه جغرافیایی همواره در صدر اخبار رسانههای جهان جای گرفتهاست. بنابراین زمانی که از تایوان و تنشهای پیرامونی آن سخن به میان میآید، بیدرنگ اختلافها میان آمریکا و چین نیز از نظر میگذرد؛ اختلافهایی که ریشه و پیشینهای به قدمت بیش از نیم قرن دارند.
زمانی که سازمان ملل تشکیل شد، جمهوری چین، در پکن بر سر کار و درصدد بهبود روابط با غرب بود؛ چهار سال بعد جمهوری خلق چین با پیروزی کمونیست ها، روی کار آمد و مقامهای دولت ملی چین به تایوان فرار کردند و نظام سیاسی خود را بر دموکراسی و تحزب شکل دادند، در مقابل نظام تک حزبی مستقر در پکن!
تایوان از آن زمان تا کنون از نمایش نشانهای ملی همچون نام ملی، سرود ملی و پرچم که نشانگر دولت بودن تایوان باشد، منع شده است. چین از ۱۹۷۸ (۱۳۵۷) اهرمهای متنوع سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی را در راستای الحاق دوباره جزیره به کار گرفته؛ الحاق هنگکنگ و ماکائو به چین به ترتیب در سالهای ۱۹۹۷ و ۱۹۹۹ (۱۳۷۶ و ۱۳۷۸)، رهبران پکن را نسبت به الحاق تایوان نیز امیدوارتر کردهاست. البته به جز ۲۱ کشور به طور عمده آفریقایی و آمریکای لاتین، دیگر کشورهای جهان از به رسمیت شناختن این جزیره خودداری کردهاند، موضوعی که به قدرت سیاسی و اقتصادی چین و فشارهای وارده از سوی پکن، بی ارتباط نیست.
آمریکا در سال ۱۹۷۹ (۱۳۵۸) تغییر موضع داد و به طور رسمی در قالب سه اعلامیه رسمی مشترک واشنگتن با پکن، سیاست چین واحد را به رسمیت شناخت و روابط دیپلماتیکش را با تایوان قطع کرد. با وجود تعهد رسمی واشنگتن به پکن، اما در سالهای اخیر رئیسانجمهوری آمریکا از هر ۲ حزب جمهوریخواه و دموکرات اقداماتی مغایر با سیاست چین واحد اعلامی، از قبیل فروش تسلیحات نظامی و برقراری مراودات دیپلماتیک با تایوان انجام دادهاند.
بنابراین اگرچه آمریکا سالها پیش اصل چین واحد را پذیرفته، اما همچنان گوشه چشمی به این جزیره دارد و میخواهد از آن به عنوان کارتی برای فشار و مهار بزرگترین رقیب خود استفاده کند، موضوعی که فارغ از خواست مردم ساکن این جزیره، جهت داشتن نظام سیاسی خواست خود است.

باتوجه پذیرش اصل چین واحد از سوی آمریکا، سران پکن همواره از هرگونه ارتباط میان آمریکا و تایوان که آن را بخشی از خاک خود میدانند، ابراز نگرانی میکنند و مهمترین مساله اختلافی خود با سران واشنگتن را عبور مقامهای آمریکا از خط قرمز خود درباره این زمینه اعلام میکنند.
به جرات میتوان گفت بزرگترین اقدام تحریککننده آمریکا، مردادماه ۱۴۰۱ با سفر «نانسی پلوسی» رئیس وقت مجلس نمایندگان این کشور به تایوان اتفاق افتاد؛ سفری پرحاشیه که خطر رویارویی نظامی پکن- واشنگتن را جدیتر از هر زمانی به تصویر کشید.
سفر پلوسی را میتوان مقدمهای برای ورود دیگر اعضای کنگره به تایوان ارزیابی کرد. در همان برهه، برخی سناتورها همچون «ریک اسکات» سناتور ارشد جمهوریخواه فرصت یافتند تا برای دیدار با «تسای اینگ ون» رئیس دولت تایوان عازم این جزیره شوند؛ سفرهایی که برایند آن، رزمایش مشترک دریایی و هوایی چین در اطراف این جزیره بود.
دیدار «کوین مککارتی» رئیس مجلس نمایندگان و جانشین پلوسی با رئیس تایوان از مهمترین اقدامات بعدی به شمار میرفت.
چین پیش از دیدار مککارتی با رئیس جمهور تایوان تاکید کرد رئیس مجلس نمایندگان آمریکا باید به اصل چین واحد و سه اعلامیه مشترک میان واشنگتن و پکن در این باره پایبند باشد و از ارسال پیامهای اشتباه به نیروهای «تایوان مستقل» خودداری و از تضعیف روابط میان چین و آمریکا و صلح و ثبات در منطقه تنگه تایوان پرهیز کند.
البته بنا به نظر اندیشکده آمریکایی «سیافآر»، پکن کشورها را زیر فشار قرار میدهد تا توافقنامه تجارت آزاد با تایوان امضا نکنند. تعداد انگشتشماری از کشورها با این جزیره پیمان تجارت آزاد امضا کردهاند. نیوزلند و سنگاپور تنها کشورهای توسعه یافتهای هستند که چنین قراردادهایی را امضا کردهاند. پکن همچنین برای حذف تایوان از بلوکهای تجاری چندجانبه از جمله «پیمان تجاری اقیانوس آرام» یا «شراکت ترانس-پاسیفیک» (CPTPP) و «مشارکت اقتصادی جامع منطقهای» (RCEP) فشار آوردهاست.
بیشترین اهمیت تایوان به این دلیل است که، بزرگترین تولیدکننده تراشههای نیمههادی در جهان به شمار میرود و صنعت آن با وجود تنشهای میان تنگهها در حال رونق است. این تراشهها در بیشتر وسایل الکترونیکی از جمله گوشیهای هوشمند، رایانهها، وسایل نقلیه و حتی سیستمهای تسلیحاتی که بر هوش مصنوعی متکیاند، یافت میشوند. شرکتهای تایوانی سهمی بیش از ۶۰ درصدی میان سازندگان نیمهرساناهای جهان در سال ۲۰۲۲ (۱۴۰۱) دارا بودند.
برخلاف تصور بسیاری در جهان که چین و تایوان را در مقابل هم به تصویر میکشند اما در واقع این دو بازیگر در برخی زمینهها به ویژه بخش اقتصادی شرکای بزرگ یکدیگر به شمار میروند و دعوا بیشتر بر سر مسائل حاد سیاسی و تمامیت ارضی است.
اگرچه روابط اقتصادی چین و تایوان در سالهای اخیر دچار اختلالهایی شده اما اقتصاد تایوان همچنان متکی به تجارت با چین است که بزرگترین شریک تجاری این جزیره به شمار میرود. فقط در بازه زمانی ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۶ (۱۳۸۷ تا ۱۳۹۵)، تایوان بیش از ۲۰ پیمان با جمهوری خلق چین امضا کرد و در سال ۲۰۲۱ (۱۳۹۰)، صادرات تایوان به چین به بالاترین حد خود رسید. در نمودار زیر این نکته به چشم میخورد که چین بیشترین سهم تجارت تایوان را به خود اختصاص داده است.

برخی کارشناسان استدلال میکنند وابستگی آمریکا به شرکتهای تراشه تایوانی، انگیزه آنها را برای مداخله در این جزیره و تنشزایی علیه چین افزایش داده است. بایدن با درک میزان تکیه آمریکا بر TSMC به تقویت صنعت تراشه کشور متبوع خود برای تراشههای حیاتی فشار آورده است. در آگوست ۲۰۲۲ (مرداد ۱۴۰۱) کنگره لایحه ۲۸۰ میلیارد دلاری را برای تشویق تولید داخلی تراشه تصویب کرد.
چین نیز که پیش از کنترل صادرات، حدود ۷۰ درصد تراشههای خود را از TSMC خریداری میکرد، اکنون در تلاش است صنعت تراشههای خود را تقویت کند.
در مجموع میتوان گفت این تنشها تاثیر نامناسبی بر آرامش این منطقه گذاشته و گاهی با مداخله گسترده آمریکا آنگونه شدت میگیرد که ناظران و کارشناسان بینالمللی، بروز جنگ در این بخش از جهان را محتمل و حتی قریبالوقوع ارزیابی کردهاند.

در عین حال، گذشت زمان، بیش از هفت دهه خود مختاری، پیشرفتهای اقتصادی، تبلیغات منفی علیه جمهوری خلق و همچنین عدول فزایندهی پکن از سیاست «یک کشور-دو سیستم» در قبال هنگکنگ، خود نتایج حائز اهمیت دیگری نیز به همراه داشت که یکی از آنها ساخت تدریجی هویتی بومی و منحصر به فرد برای ساکنین جزیره بوده است. امروزه، ساکنین تایوان بیش از هر زمان دیگری خود را تایوانی-و نه چینی-میدانند که این خود میتواند مانعی جدی بر سر راه اتحاد تایوان با سرزمین اصلی باشد. نمودار زیر که نتایج نظرسنجی مرکز مطالعات انتخابات وابسته به دانشگاه ملی Chengchi پیرامون مقولهی هویت در تایوان است به خوبی رشد هویت مستقل تایوانی در سالیان گذشته را آشکار میسازد. مطابق با این آمار، امروزه ۶۷ درصد از جمعیت تایوان خود را به عنوان «تایوانی» شناسایی میکنند، حال آنکه از همین جمعیت، تنها ۲.۴ درصد خود را «چینی» میدانند.
در همین راستا، تسای اینگ ون، رئیسجمهور تایوان، در مصاحبهی خود با CNN، بر اهمیت همین این نکته صحه گذاشت. او اظهار داشت:
«تایوان محل سکونت ۲۳ میلیون انسانی است که هر روز برای حفاظت از خود، صیانت از دموکراسی مورد نظرشان و اطمینان از برخورداری از آن نوع از آزادی که لیاقتش را دارند تلاش میکنند. اگر ما شکست بخوریم، این بدان معنی خواهد بود که مردمانی که روزگاری به چنین ارزشهایی باور داشتند، شک خواهند کرد که آیا این ارزشها لیاقت جنگیدن دارند یا نه؟»
اظهارات تسای به خوبی بیانگر این واقعیت است که انفعال آمریکا در قبال حفظ امنیت تایوان-به عنوان مدلی چینی و موفق از دموکراسی-، میتواند پیامدهایی فراتر از انتظار کاخ سفید به دنبال داشته باشد.

انتهای پیام
منابع: رویترز، ایرنا، پژوهشکده تحقیقات راهبردی، سیاست شرق و سایر وبسایت ها