سیاست شرق _ وقتی روسیه برای اولین بار تهاجم تمام عیار خود به اوکراین را آغاز کرد، این درگیری با جنگهای قرن بیستم مقایسه میشد. تانکها، نفربرهای زرهی و توپخانه بر میدان نبرد تسلط داشتند و پیاده نظام هر دو طرف در سنگرها سنگر گرفته بودند. ما در اولین سفر خود به اوکراین در سپتامبر ۲۰۲۲ شاهد این سبک قدیمی جنگ بودیم. از آن زمان، ما سفرهای منظمی به اوکراین داشتهایم که به ما بینش دست اول از یک تحول عظیم را میدهد: آغاز نوع جدیدی از جنگ.
در تابستان ۲۰۲۳، فرمانده واحد پهپادی تیپ سوم تهاجمی اوکراین، که ما او را فیل (نام واقعی او نیست) مینامیم، به ما گفت که سلاح جدیدی شروع به تغییر منازعه کرده است: پهپادهای دید اول شخص. این کوادکوپترهای کوچک، ارزان و قابل مانور، تصاویر را به صورت زنده به اپراتورهای خود منتقل میکنند و به سبک کامیکازه بر روی اهداف خود منفجر میشوند. در آن سال، اوکراین هزاران فروند از آنها را به میدان فرستاد و روسیه نیز به زودی از آنها پیروی کرد. امروزه، صدها هزار فروند از این پهپادها آسمان اوکراین را پر کردهاند.
آنچه که به عنوان جنگ با پهپادها آغاز شد، به جنگ پهپادها تبدیل شده است. در واقع، دو سال پیش، قدرت یک تیپ اوکراینی عمدتاً بر اساس موجودی تانکها، نفربرهای زرهی و توپخانههای تأمینشده توسط غرب سنجیده میشد. با این حال، از سال ۲۰۲۳، پهپادها به مهمترین سلاح در میدان نبرد تبدیل شدهاند. به دلیل هزینه پایین، سرعت و دقت آنها، پهپادها اکنون تا حد زیادی جایگزین سلاحهای سنتی، از جمله موشکهای ضد تانک، خمپاره، تانک و حتی توپخانه و هواپیما شدهاند. امروزه، قدرت و انعطافپذیری یک واحد توسط تعداد اپراتورهای ماهر پهپاد و توانایی آن در استقرار پهپادها در مقیاس بزرگ تعیین میشود. (یکی از ما، اشمیت، مدتهاست که در شرکتهای فناوری دفاعی سرمایهگذاری کرده است و در حال حاضر در شرکتهایی که پهپادها را به اوکراین عرضه میکنند، سرمایهگذاری میکند.)
این نشان دهنده یک تغییر عمیق در جنگ است که عمدتاً توسط اوکراین برای جبران کمبود سلاحهای متعارف و نیروی انسانی خود تحریک شده است. در اولین جنگ پهپادی جهان، پهپادها تعیین میکنند که چگونه در نبردها پیروز میشوند و چگونه سربازان میمیرند: حملات پهپادی اوکراین اکنون ۹۰ درصد از تانکها و خودروهای زرهی منهدم شده روسیه و ۸۰ درصد از تلفات روسیه را تشکیل میدهد. آنها همچنین این امکان را برای هر طرف فراهم کردهاند که بدون نیاز به کسب برتری هوایی بر میدان نبرد، از خطوط مقدم بسیار فراتر حمله کنند. به عنوان مثال، اوکراین در ماه ژوئن با قاچاق پهپادها از مرز و پرتاب آنها از کف کامیونها، پایگاههای هوایی روسیه را در فاصله ۵۰۰۰ مایلی از کیف هدف قرار داد.
روسیه، به نوبه خود، در ابتدا در به کارگیری پهپادهای بزرگ کندتر عمل میکرد. اما تولید پهپادهای دید اول شخص و همچنین پهپادهایی که برای بمباران استراتژیک استفاده میشوند، مانند پهپاد شاهد طراحی شده توسط ایران، را به طرز چشمگیری افزایش داده است. امروزه، مسکو با سرعت خارقالعاده کییف در سازگاری فناوری برابری میکند. این کشور مدلهایی با همان توانایی را توسعه داده است، مانند اورلان که برای نظارت استفاده میشود و لنست که قبل از برخورد، بر فراز هدف پرسه میزند و منفجر میشود.
از آنجا که روسیه و اوکراین دائماً در حال تکرار سختافزار، نرمافزار و تاکتیکهای خود هستند، جنگ با سرعتی نفسگیر تغییر میکند. به عنوان مثال، اشباع نظارت بر پهپادها، تقریباً تمام حرکات نیروها را قابل مشاهده و در نتیجه آسیبپذیر کرده و یک میدان نبرد شفاف ایجاد کرده است: هر چیزی که در نزدیکی خط مقدم حرکت کند، در عرض چند دقیقه مورد اصابت قرار میگیرد. خلبانان پهپادها به اهداف اصلی تبدیل شدهاند و با منسوخ شدن بسیاری از سلاحهای سنتی، پهپادها به طور فزایندهای با پهپادهای دیگر میجنگند. در بحبوحه این چرخه نوآوری، دو طرف به آرامی به سمت مرز جدیدی حرکت میکنند: جنگ کاملاً خودکار.
پهپادهای نظارتی و شناسایی چنان فراگیر شدهاند که نیروهای روسی و اوکراینی به ندرت در روز حرکت میکنند. در جریان یک بازدید اخیر، شاهد حرکت یک ون روسی در فاصله پنج مایلی از خط مقدم بودیم که باعث ایجاد هیجان در میان اپراتورهای پهپاد شد و سپس آن را منهدم کردند. برای جلوگیری از شناسایی، حرکت در نزدیکی خط مقدم معمولاً در هنگام طلوع و غروب خورشید انجام میشود، زمانی که نه دوربینهای فیلمبرداری روز و نه دوربینهای مادون قرمز دید در شب به درستی کار نمیکنند.
مبارزه برای برتری اطلاعاتی همیشه در جنگ مهم است، اما در این جنگ اهمیت بیشتری دارد، چرا که به معنای توانایی تشکیل و نگهداری شبکههای حسگر مبتنی بر پهپادهای مقاوم در میدان نبرد است. اگر یک واحد «کور» شود – یعنی نتواند پهپادهای نظارتی را در بالای سر خود نگه دارد – بسیار آسیبپذیر میشود. به همین دلیل، تقریباً ۳۰۰۰ سرباز اوکراینی شبانهروزی برای بهرهبرداری از پهپادهای شناسایی، که عمدتاً DJI Mavic های ساخت چین هستند، در کل خط مقدم ۷۵۰ مایلی کار میکنند. مراکز فرماندهی تیپ اوکراینی تا ۶۰ عدد از این پهپادها را شبانهروزی نمایش میدهند.
این شفافیت به این معنی است که ضربالمثل نظامی «آنچه دیده میشود، میتوان زد» در میدان نبرد امروز بیش از هر زمان دیگری در تاریخ صادق است. تقریباً غیرممکن است که هر دو طرف بتوانند نیروها را در امتداد خط مقدم جمع و مانور دهند، زیرا اکنون به راحتی میتوان سربازانی را که برای حمله آماده میشوند، شناسایی کرد. ارتش روسیه از نظر تاریخی به توانایی خود در ارائه قدرت آتش چشمگیر از طریق آتش توپخانه لولهای و موشکی متمرکز متکی بوده است، اما این تاکتیکها زمانی که هرگونه تلاشی برای جمع کردن نیروها در عرض چند دقیقه شناسایی میشود، بیفایده هستند. توپهای روسی اکنون به طور گسترده پراکنده، عمیقاً سنگربندی شده و عمدتاً در شب عمل میکنند.
نیروهای روسی و اوکراینی به ندرت در روز روشن حرکت میکنند
فیل میگوید تیم او از ۴۰۰ سرباز در سال ۲۰۲۳ به بیش از ۱۰۰۰ نفر در حال حاضر گسترش یافته است و او انتظار دارد که این تعداد در ماههای آینده نیز به رشد خود ادامه دهد. عملیات خط مقدم این تیپ توسط دادهها هدایت میشود که هر روز بر تعداد آنها افزوده میشود. به عنوان مثال، تیپ فیل، هر درگیری، ماموریت پهپادی و اصابت خودرو یا تجهیزات را ردیابی میکند. این دادهها به نوبه خود، تصمیمگیری، از جمله در مورد انواع و تعداد پهپادهای مورد نیاز برای تهیه را هدایت میکنند. تیم فیل هر ماه تقریباً ۲ میلیون دلار برای کوادکوپترهای کوچک، عمدتاً Mavic، برای شناسایی خط مقدم و بیش از ۵۰۰۰۰۰ دلار در ماه برای پهپادهای نظارتی بال ثابت با برد بیشتر، مانند Sharks یا Lelekas، که میتوانند برای دیدن مسافتهای بسیار دورتر از خط مقدم استفاده شوند، هزینه میکند.
این گران است، اما یک تانک جنگی جدید بیش از ۱۰ میلیون دلار قیمت دارد. مدتها تانک به عنوان بهترین سلاح برای شکست تانک دیگر در نظر گرفته میشد؛ اکنون، یک پهپاد با دید اول شخص که کمتر از ۸۰۰ دلار قیمت دارد، به لطف تواناییاش در حمله دقیق و حرکت بسیار سریعتر از هر وسیله نقلیه زمینی، بهترین سلاح محسوب میشود. هیچ وسیله نقلیه زرهی – صرف نظر از استتار یا موانع ضد پهپادی آن – نمیتواند مدت زیادی در میدان نبرد مدرن و مملو از پهپاد دوام بیاورد. در نتیجه، سربازان اوکراینی حملات تانکها را خودکشی میدانند. روسیه هنوز هم گاهی اوقات آنها را پرتاب میکند، اما اکثر آنها به خط مقدم نمیرسند.
در پاسخ، روسیه عمدتاً به حملات پیادهنظام روی آورده است. بنابراین جای تعجب نیست که بیش از ۷۵ درصد از پهپادهای اوکراینی اکنون پیادهنظام را هدف قرار میدهند. از آنجا که پهپادهای نظارتی در تشخیص پیادهنظام پراکنده در مناطق شهری و جنگلها مشکل دارند، روسها گروههای تهاجمی کوچکی را مستقر میکنند که معمولاً شامل پنج یا شش تیم دو تا سه نفره هستند تا همزمان به یک منطقه متمرکز حمله کنند. در ماههای اخیر، روسها برای عبور سریعتر از منطقه بدون سکنه به موتورسیکلت روی آوردهاند – تضاد تکاندهندهای با صف تانکهایی که در روزهای اولیه درگیری به سمت کیف حرکت میکردند. وقتی اعضای بازمانده یک گروه تهاجمی روسی به ساختمانی میرسند، بلافاصله سنگر میگیرند. به تدریج، سربازان بیشتری به آنها میپیوندند. در طول روزها یا حتی هفتهها، روسها نیروهای خود را جمع میکنند تا زمانی که قضاوت کنند که قدرت کافی برای حرکت بعدی به سمت مواضع اوکراین را دارند. به گفته یک افسر از تیپ آزوف اوکراین، «پیادهنظام ارزان» روسیه – بیتوجهی آن به بقای سربازان – امکان این نوع آزمایشهای مداوم را فراهم میکند.
پهپاد روی پهپاد
از آنجا که پهپادها برای تقریباً تمام عملیاتهای میدان نبرد بسیار مهم شدهاند، نابودی آنها حیاتی شده است. نبرد پهپاد با پهپاد اکنون بخش مرکزی جنگ است. سال گذشته، تخمین زده میشد که ۱۲۰۰ پهپاد نظارتی روسی در یک روز خاص در پشت خطوط اوکراین فعالیت میکردند، بنابراین اوکراین اولین سیستم دفاع هوایی مبتنی بر پهپاد را برای دفع آنها ساخت. نیروهای این کشور شروع به استفاده از پهپادهای دید اول شخص برای تعقیب پهپادهای نظارتی بزرگتر، کندتر و بسیار گرانتر کردند. پهپادهای نظارتی روسیه اکنون برای جلوگیری از رهگیری اوکراینیها در ارتفاع بالاتری پرواز میکنند. با این حال، تقریباً ۸۰ درصد از کل پهپادهای نظارتی که از خط مقدم عبور میکنند، چه روسی و چه اوکراینی، توسط رهگیرها یا پدافند هوایی سنتی سرنگون میشوند. به دلیل این تغییرات، روسیه استفاده از پهپادهای لنست را به طرز چشمگیری کاهش داده است. در عوض، پهپادهای نظارتی کوچکتر، سریعتر و استتار شده، از جمله برخی با دوربینهای عقب، را توسعه داده است که به اپراتورها اجازه میدهد پهپادهای در حال تعقیب را شناسایی و از آنها فرار کنند.
جای تعجب نیست که خلبانان پهپادها و ایستگاههای کنترل آنها به اهداف اصلی هر دو طرف تبدیل شدهاند. واحد فیل دریافته است که یک حمله موفقیتآمیز به اپراتورهای ماویک روسی میتواند فعالیت دشمن را به مدت سه روز متوقف کند. از آنجا که خلبانان به منبعی گرانبها و جداییناپذیر از دفاع از پیادهنظام تبدیل شدهاند، اوکراین در تلاش است تا حد امکان آنها را از خطوط مقدم دور کرده و به عملیات یکپارچه از راه دور منتقل کند. اوکراین در تلاش برای کاهش بیشتر تعداد سربازان مستقر در خط مقدم، اکنون در تلاش است تا به اصطلاح خط پهپادی را در امتداد کل خط مقدم خود ایجاد کند – یک کریدور دفاعی لایهای به عرض شش یا هفت مایل، متشکل از موانعی مانند خندق، میدانهای مین و سیم خاردار و صدها تیم پهپادی که آماده منتظرند تا هر هدفی را قبل از رسیدن به مواضع اوکراین نابود کنند. هنگامی که این مانع ایجاد شود و عملکردهای پهپادهای بیشتری خودکار شوند، به نیروهای بسیار کمتری برای دفاع از خط مقدم نیاز خواهد بود. اوکراین امیدوار است که این رویکرد به کاهش کمبود نیروی انسانی آن و نجات جان انسانها کمک کند.
در پشت خطوط مقدم، تاکتیکها به همان سرعت در حال تکامل هستند. روسیه هر شب صدها پهپاد دوربرد شاهد را به سمت اوکراین، به ویژه شهرهای بزرگ آن، پرتاب میکند. روسیه به طور فزایندهای از پرتابهای متوالی و برنامهریزی مسیر غیرمستقیم استفاده میکند تا چندین پهپاد به طور همزمان از جهات مختلف به هدف خود برسند. این حملات به منزله “گلههای پهپادی” هماهنگ شده دستی است. اوکراین که از سیستمهای دفاع هوایی برخوردار نیست، توسعه و تولید پهپادهای رهگیر را برای مقابله با این گلهها در اولویت قرار داده است. روسیه همچنین دهها پهپاد “ساختگی” ارزانتر – پهپادهایی بدون قابلیتهای واقعی – را به حریم هوایی اوکراین میفرستد و رادارهای دفاع هوایی را مجبور به افشای موقعیت خود میکند. موشکهای بالستیک و کروز روسی سپس برای حمله به اهداف خود، از اطراف پدافندها عبور میکنند.
تکرار یا حذف
سرعت سازگاری و تکرار فناوری – یا قدرت نوآوری – معیار جدیدی برای سنجش قدرت رزمی است. کلید سازگاری، حلقه بازخورد بسیار سریع از اپراتور به مهندس است. بنابراین، بهترین خلبانان پهپاد اوکراینی، هم متخصص تاکتیک و هم تکنسین هستند و میتوانند در حین پرواز، اصلاحات و بهبودهایی را اعمال کنند.
در نتیجه، مهمترین پیشرفت در توسعه پهپادها در خط مقدم اتفاق میافتد. اپراتورها توسط آزمایشگاههای تحقیق و توسعه و تأسیسات تولید و تعمیر واقع در نزدیکی خطوط مقدم پشتیبانی میشوند. تیمهای پهپاد دائماً رادیوها، آنتنها و بردهای مدار جدید را آزمایش و مستقر میکنند؛ بهروزرسانیهای نرمافزاری تقریباً روزانه منتشر میشوند. اکنون برای ایجاد یک سلاح مؤثر، نیاز به سازگاری و تکرار در برابر یک دشمن به همان اندازه سازگار است که منجر به یک رقابت بسیار پویا از عمل و واکنش میشود.
وقتی یک سلاح یا تکنیک جدید به میدان نبرد معرفی میشود، قبل از اینکه حریف اقدامات متقابل را توسعه دهد، مدت زمان محدودی برای استفاده از آن وجود دارد. انواع جدید پهپادها با سرعت زیادی ظاهر میشوند: دو سال پیش، لنست روسی تهدیدآمیزترین مدل بود. سال گذشته، پهپاد دید اول شخص بود. اکنون، پهپادهای تهاجمی که توسط کابلهای فیبر نوری کنترل میشوند و ابتدا توسط روسها به کار گرفته شدند، خط مقدم را در دست گرفتهاند.
برخلاف پهپادهایی که با فرکانس رادیویی استاندارد کار میکنند، این کوادکوپترها تا ۲۵ مایل کابل فیبر نوری را در مسیر خود میپیچند و به اپراتور خود متصل میمانند. اگرچه این پهپادها کند و از نظر طول سیم محدود هستند، اما در برابر پارازیت مقاوم هستند، تصاویر واضحی را مخابره میکنند و میتوانند خارج از خط دید رادیویی عمل کنند، به این معنی که برای زمینهای تپهای و شهری بسیار مناسب هستند. از آنجایی که سیگنالهای رادیویی منتشر نمیکنند، مکان خلبان آنها را نمیتوان با وسایل الکترونیکی شناسایی کرد و با دقت تکاندهندهای حمله می کنند.
پهپادهای فیبر نوری، سلاحهای کمین مؤثری هستند. روسها آنها را در خط مقدم به پرواز در میآورند و این مدلها را روی جادهها یا پشت بامها پارک میکنند و منتظر عبور وسایل نقلیه میمانند. سیگنال کنترل با کیفیت بالا و وضوح دوربین آنها به آنها اجازه میدهد تا با دقت بسیار بالا در مناطق تنگ، مانند ساختمانها و سنگرها، مانور داده شوند، مناطقی که پهپادهای معمولی با دید اول شخص که به رادیو متکی هستند، نمیتوانند به آنها دسترسی داشته باشند. روسیه اکنون واحدهای نخبهای از خلبانان پهپاد دارد که از پهپادهای فیبر نوری در امتداد بخشهای به شدت مورد مناقشه خط مقدم استفاده میکنند تا اپراتورهای پهپاد اوکراینی را هدف قرار دهند، به خطوط تدارکاتی دشمن حمله کنند و در نهایت واحدهای خط مقدم را منزوی کنند.
نوآوری در پهپادها فقط به بهبود پهپادها مربوط نمیشود، بلکه به کاهش هزینه آنها نیز مربوط میشود. در طول سال گذشته، واحدهای پهپادی اوکراینی و روسی، پهپادهای گرانقیمت اندک را با پهپادهای ارزانقیمت فراوان جایگزین کردهاند. پهپادهای گرانقیمت، از جمله لنست روسی و سوییچبلید ۶۰۰ آمریکایی که هر کدام بین ۶۵۰۰۰ تا ۱۵۰۰۰۰ دلار قیمت دارند، به نفع پهپادهای تهاجمی بال ثابت، مانند مولنیای روسی و دارت اوکراینی، که هر دو کمتر از ۳۰۰۰ دلار قیمت دارند، کنار گذاشته میشوند. از آنجا که پهپادهای کامیکازه مولنیا بسیار ارزان هستند، روسیه از آنها به عنوان یک سلاح تهاجمی گسترده استفاده میکند و گاهی اوقات ۱۵ فروند از آنها را به یک هدف واحد شلیک میکند.
در بیشتر موارد، اوکراین هنوز از پهپادهای دید اول شخص استفاده میکند زیرا ارزان، نسبتاً آسان برای استفاده و به راحتی در دسترس هستند. تیپهای فعالترین جبههها بیش از ۵۰۰۰ فروند از آنها را در ماه مصرف میکنند. اما از آنجا که میزان موفقیت آنها در حمله به یک هدف پایین است و برای یک واحد متوسط بیش از ده درصد تخمین زده نمیشود، بسیاری از واحدهای خط مقدم، پهپادهای بزرگتر از نوع بمبافکن را به دلیل تطبیقپذیری، قابلیت استفاده مجدد و پیکربندی ماژولار آنها ترجیح میدهند. به عنوان مثال، یک پهپاد ششباله Vampire ساخت اوکراین میتواند مینهای ضد تانک را پرتاب کند یا مهمات را بر روی پیادهنظام دشمن بباراند و همان اثر دهها گلوله توپخانه را با دقت بیشتری به دست آورد. و از آنجا که هم قابل استفاده مجدد هستند و هم ظرفیت حمل بار بیشتری نسبت به پهپادهای دید اول شخص دارند، پهپادهای بمبافکن میتوانند زمین را با مواد منفجره قوی بسیار سریعتر و با هزینه بسیار کمتری اشباع کنند. آنها همچنین در هدف قرار دادن پیادهنظام هنگام دفع حملات بهتر عمل میکنند و میتوانند ساختمانها را با چند ماده منفجره که به طور دقیق قرار گرفتهاند، فرو بریزند، در غیر این صورت برای این کار به صدها گلوله توپخانه نیاز بود.
پهپادهای بمبافکن همچنین میتوانند مینگذاری کنند، تاکتیکی که به سرعت در حال تبدیل شدن به یکی از مؤثرترین راهها برای متوقف کردن حملات روسیه است. واحدهای روسی در حمله باید به دلیل عوارض زمین از مسیرهای عمدتاً قابل پیشبینی استفاده کنند، بنابراین نیروهای اوکراینی با انداختن مین در مسیر خود، یک میدان مین پویا و متحرک ایجاد میکنند. سپس نیروهای اوکراینی از پهپادهای دید اول شخص برای هدایت خودروهای روسی به سمت مینها استفاده میکنند. یک تیپ اوکراینی تخمین میزند که ۵۰ درصد از تلفات خودروهای دشمن در ماههای اخیر ناشی از مینگذاری توسط پهپادها بوده است. اوکراینیها همچنین از پهپادهای بمبافکن برای اجرای موجهای مداوم حملات، مشابه بمباران توپخانهای، استفاده میکنند تا پیادهنظام روسی را سرکوب، زیرزمینی و ناتوان از پیشروی نگه دارند.
اوکراین هنوز از سیستمهای قدیمی خود، مانند توپخانه، برای پشتیبانی از تاکتیکهای پهپادی خود استفاده میکند. به عنوان مثال، هنگامی که پیادهنظام روسیه از یک هدف ارزشمند محافظت میکند، نیروهای اوکراینی از توپخانه برای سرکوب پیادهنظام استفاده میکنند تا پهپادهای بمبافکن اوکراینی بتوانند هدف را بدون سرنگونی نابود کنند. نیروهای اوکراینی همچنین از پهپادهای نظارتی برای تعیین محل خلبانان پهپادهای روسی قبل از گلولهباران آن مکانها استفاده خواهند کرد. این رویکردها به اوکراین اجازه میدهد تا استفاده از سیستمهای قدیمی گرانقیمت را که دستیابی به آنها دشوار است، به حداقل برساند. در مقابل، روسیه نیاز کمتری به تطبیق استفاده خود از این سیستمها دارد زیرا میتواند از عهده هزینه گلولهها در مقادیری که اوکراین نمیتواند، برآید.
خوکارسازی پهپادها با هوش مصنوعی، مشکلات متنوعی را که جنگجویان مدرن با آن مواجه هستند، حل خواهد کرد. تعداد زیادی از پهپادها به دلیل خطای خلبان از کار میافتند. و میدان نبرد اوکراین مملو از سیستمهایی است که سیگنالها را در طیف الکترومغناطیسی مختل و مختل میکنند و تکیه بر هر فناوری که نیاز به اتصال رادیویی مداوم به یک اپراتور انسانی دارد را دشوار میکند. هزاران سرباز اوکراینی تمام روز و هر روز از پهپادهای Mavic استفاده میکنند، عملکردی که مطمئناً میتواند خودکار شود. جمعآوری و پردازش خودکار دادههای نظارتی – در حالت ایدهآل از چندین لایه حسگر در سراسر خط مقدم – صدها ساعت کار در هفته را صرفهجویی میکند. و سیستمهای فعلی مستلزم آن هستند که خلبانان پهپادها نزدیک به خط مقدم عمل کنند و این امر آنها را در معرض خطر قرار میدهد.
امروزه، الگوریتمها میتوانند کنترل انسانی بر میدان نبرد را افزایش دهند. آنها با کمک به خلبانان در شناسایی، ردیابی، نزدیک شدن و حمله به اهداف، خطا را کاهش میدهند. سیستمهای هدفگیری هوش مصنوعی هر شب با استفاده از فیلمهای جنگی آموزش میبینند تا با اقدامات متقابل روسیه، مانند استتار یا طعمه، سازگار شوند. شرکتهای اوکراینی و غربی در حال ایجاد نرمافزارهایی هستند که با انتخاب مسیرها، تثبیت پروازها، پیمایش به سمت نقاط مسیر، تشخیص اهداف و هدایت به سمت مقصد، از خلبانان پهپادها حتی بیشتر پشتیبانی میکنند. اگر این تلاشها موفقیتآمیز باشند، تبدیل شدن به یک خلبان پهپاد به مهارتها و تجربه کمتری نیاز خواهد داشت.
به طور خاص، شرکتهای دفاعی مشتاق توسعه ابزارهای هوش مصنوعی هستند که انجام مرحله نهایی حمله را آسانتر میکند. میدان نبرد اوکراین چالشی برای یادگیری ماشینی است زیرا تانکها و توپخانههای دشمن دائماً با زره و استتار اضافی ظاهر خود را تغییر میدهند. الگوریتمها همچنین در شناسایی پیادهنظام پراکنده، به ویژه در جنگلهای انبوه یا سایر زمینهای پیچیده، عملکرد ضعیفی دارند. شناسایی هدف و هدایت نهایی با کمک هوش مصنوعی، حتی در مواجهه با پارازیت سیگنال رادیویی، مؤثر واقع شده است. اگرچه آینده پهپادهای کاملاً خودکار نامشخص است، اما یک مجموعه تهاجمی پهپادی خودکارتر – که پهپادهای شناسایی و تهاجمی را برای شناسایی، ردیابی و اصابت به اهداف متحرک ترکیب میکند – توانایی اوکراین را در دفاع در برابر حملات روسیه به میزان زیادی بهبود خواهد بخشید.
مرحله بعدی جنگ توسط نرمافزار تعیین خواهد شد
شرکتهای دفاعی همچنین در حال رقابت برای ایجاد هوش مصنوعی هستند که بتواند حملات چندین پهپاد را در یک گروه پهپادی خودکار هماهنگ کند – جام مقدس عملیات پهپادی. امروزه، نیروهای اوکراینی میتوانند یک چرخ فلک از پهپادها را بر فراز یک هدف تشکیل دهند تا بارها به آن حمله کنند، اما انجام این کار نیاز به چندین خلبان و اپراتور دارد. با یک گروه پهپادی خودکار، یک خلبان میتواند بسیاری از پهپادها را که در مسیرهای مستقل پرواز میکنند، هدایت کند تا بر پدافندها غلبه کرده و یک هدف را اشباع کند.
برای انجام چنین کاری، شرکتهای دفاعی باید سیستمهای مبتنی بر هوش مصنوعی را توسعه دهند که به پهپادها امکان برقراری ارتباط خودکار را میدهد – نه فقط با یکدیگر، بلکه با مجموعهای از حسگرها. این شبکهها وجود دارند، اما نه در مقیاس مورد نیاز. و این کار هر روز سختتر میشود: با تشدید جنگ پهپادها، تعداد پهپادهای مستقر در هر عملیات از صدها به هزاران افزایش مییابد و هماهنگی خودکار آنها را به طور فزایندهای دشوار میکند.
در نهایت، اوکراین برای محافظت از شهرها و کارخانههای خود در برابر حملات مداوم پهپادها و موشکهای روسیه، به نسخه مخصوص به خود از شبکه دفاع هوایی گنبد آهنین اسرائیل نیاز خواهد داشت. البته، وسعت زیاد اوکراین این امر را به چالشی دلهرهآور تبدیل میکند، اما میتواند با محافظت از شهرهای بزرگ خود شروع کند. اتوماسیون بیشتر، کلید دفع حملات روسیه خواهد بود. در حالی که مرحله اول جنگ توسط سختافزار تعریف میشد و هر طرف برای اختراع انواع جدید پهپادها، محمولهها و مهمات رقابت میکرد، مرحله بعدی جنگ توسط نرمافزار تعیین خواهد شد.
پهپادها روشهای قدیمی جنگ را دگرگون کردهاند. دکترین، تاکتیکها و سازماندهی نظامی هرگز یکسان نخواهد بود. ارتشها در همه جا باید دکترین و آموزشهای خود را به طور کامل اصلاح کنند تا واقعیتهای نبرد در میدان نبرد پهپادها را منعکس کنند. و بهترین راه برای آماده شدن برای آینده نبرد، صحبت با کسانی است که در این جنگ میجنگند.
مورخان اغلب جنگ جهانی دوم را «جنگ کارخانهها» مینامند. همین امر در مورد جنگ امروز اوکراین نیز صادق است. اوکراین در سال ۲۰۲۴ بیش از دو میلیون پهپاد تولید کرد و قصد دارد تا پایان سال ۲۰۲۵ بیش از چهار میلیون پهپاد تولید کند. دشمن آن نیز در تولید پهپاد پیشرفت میکند: سال گذشته، روسیه ماهانه ۳۰۰ پهپاد شاهد میساخت. اکنون، میتواند در همان بازه زمانی ۵۰۰۰ پهپاد تولید کند. طرفی که به طور مداوم بیشترین پهپاد را میسازد، به احتمال زیاد پیروز خواهد شد. و به نفع غرب، و به ویژه ایالات متحده، است که از مردم اوکراین در عزم راسخشان برای پیروزی در آن نبرد حمایت کنند – نه تنها به خاطر اوکراین، بلکه به خاطر خودش، تا بتوانند یاد بگیرند که با این واقعیت جدید جنگ کنار بیایند.
انتهای پیام
منبع: افرین افروز