باتوجهبه حمایت طولانیمدت روسیه از اسد این تحولات و تغییرات ممکن است پارادوکسیکال و تناقضآمیز به نظر برسد. اما بررسی دقیقتر نشان میدهد که پشت این تصمیمات منطق خاصی نهفته است. مقامات هیئت تحریر الشام با چالشی پیچیده روبهرو هستند. آنها به تأیید و به رسمیت شناختهشدن از سوی جامعه بینالمللی و بخصوص قدرت های بزرگ نیاز دارند.
سیاست شرق _ وقتی پبشروی گروههای مخالف دولت سوریه، از شمال این کشور به سمت دمشق و اشغال شهرهای مختلف، این گروهها در ۱۸ آذر ۱۴٠۳ (۷ دسامبر ۲٠۲۴) وارد دمشق پایتخت این کشور شدند و طی یک انتقال مسالمت آمیز قدرت، نخست وزیر سوریه، سقوط حکومت بشار اسد در سوریه را، اعلام کرد، بسیاری از کارشناسان بهسرعت پیشبینی می کردند که حضور نظامی روسیه در سوریه پایان خواهد یافت؛ اما اینگونه نشد
روسیه از دوره به قدرت رسیدن خاندان اسد در سوریه، دارای ۳ پایگاه طرطوس، حمیمیم و قامیشلی بود، که جای پای مسکو را در شرق مدیترانه، محکم می کرد. اما با سقوط حکومت بشار اسد، توسط مخالفان با پشتیبانی ترکیه، وضعیت این پایگاهها در هاله ای از ابهام قرار گرفت. این در حالی است که، حمایت آنکارا از معارضین پیروز و عضویت ترکیه در ناتو، احتمال ادامه حضور روس ها را در سوریه، به حداقل ممکن رسانده بود، اما بنظر می رسد، سیاست پیچیده خاورمیانه، نتایج پیچیده ای نیز به همراه دارد.
پایگاه هوایی حمیمیم و تأسیسات دریایی طرطوس – از پایگاههای نظامی روسیه خارج از جغرافیای اتحاد جماهیر شوروی سابق – به نظر میرسید که سرنوشت مشابهی سقوط حکومت سوریه خواهند داشت، چنانچه تصاویر ماهوارهای نشان میداد پرسنل نظامی روسیه در حال جمعآوری سریع تجهیزات در حمیمیم هستند، این پیشبینیها را تأیید میکرد.
این فروپاشی، مسکو را غافلگیر کرد و باعث تغییر فوری روایت در رسانهها و واکنشهای رسمی روسیه شد. پخش خبری شب ۹ دسامبر در کانال اول روسیه لحن جدیدی را تعیین کرد: اگرچه تغییر سریع قدرت، غافلگیرکننده بود، آنچه واقعاً شگفتانگیز است فلج کامل ارادهای است که از سوی رهبری و ارتش سوریه نشان داده شد.
ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، این روایت را در نشست خبری سالانه خود و برنامه مشترک «خط مستقیم» تقویت کرد و گفت: حلب به دست فقط ۳۵۰ شبهنظامی افتاد، درحالیکه ۳۰ هزار سرباز دولتی و واحدهای نزدیک به ایران بدون مبارزه عقبنشینی کردند.
پوتین بهسرعت اظهارات مربوط به شکست روسیه را رد کرد و تأکید کرد که مسکو عملاً اهداف خود را در سوریه محقق کرده است. او اشاره کرد که یکی از این اهداف جلوگیری از تشکیل «خلافت اسلامی» و جلوگیری از تصرف قدرت توسط تروریستها بوده است. همچنین تأکید کرد که رهبری جدید دمشق نباید بهعنوان گروه تروریستی شناخته شود. این موضع، دیپلماتیک محتاطانهای بود که در مذاکرات بعدی بسیار حیاتی خواهد بود.
در ۲۰ دسامبر، اعلام شد که ژنرال نیکولای یوروف از سمت خود بهعنوان رئیس بخش ضدجاسوسی نظامی سرویس امنیت فدرال روسیه (FSB) استعفا داده است. یوروف در مصاحبهای با خبرگزاری تاس در سال ۲۰۱۸، مأموریت اصلی واحد خود در سوریه را تأمین امنیت پایگاههای نیروی هوایی و فضایی روسیه توصیف کرده بود. او در پی افزایش عدم اطمینان نسبت به حضور نظامی روسیه در منطقه از سمت خود کنارهگیری کرد.
در همین حال، وزیر دفاع ترکیه، یاشار گولر، گفت که هیچ نشانهای از عقبنشینی و خروج کامل روسیه مشاهده نمیشود. به گفته او، روسیه در حال تجمیع داراییهای نظامی خود از مناطق مختلف کشور به دو پایگاه یعنی پایگاه هوایی حمیمیم در لاذقیه و تأسیسات دریایی طرطوس است.
اگرچه مسکو برخی از دیپلماتهای خود را تخلیه کرده بود و دیپلماتهای روسی به طور خصوصی در مورد احتمال خروج کامل نظامی بحث کردهاند، اما دولت جدید سوریه، پرچم جدیدش را در سفارت سوریه در مسکو، به اهتزاز درآورد، تا پیش بینی ها، نادرست جلوه کنند.
یک تصویر پیچیده در پشت پرده در حال شکلگیری بود. به گفته نشریه اکونومیست، مذاکرات فشردهای بین روسیه و هیئت تحریر الشام (HTS) در حال انجام گرفت و هیئت تحریر الشام که به یک نیروی عمده و فراگیر در سوریه جدید تبدیل شده بود، نشان داد که انعطافپذیری زیادی در مورد حضور نظامی روسیه دارد.
یک منبع نزدیک به هیئت تحریر الشام و مطلع از مذاکرات گفته بود: هیچ خط قرمزی وجود ندارد؛ این موضوع بر اساس منافع است، نه ایدئولوژی. هیئت تحریر الشام، حفظ پایگاههای روسی را رد نکرده و آمادگی خود برای رعایت قرارداد اجاره ۴۹ساله بندر طرطوس که در سال ۲۰۱۷ امضا شده است را اعلام کرده است.
باتوجهبه حمایت طولانیمدت روسیه از اسد این تحولات و تغییرات ممکن است پارادوکسیکال و تناقضآمیز به نظر برسد. اما بررسی دقیقتر نشان میدهد که پشت این تصمیمات منطق خاصی نهفته است. مقامات هیئت تحریر الشام با چالشی پیچیده روبهرو هستند. آنها به تأیید و به رسمیت شناختهشدن از سوی جامعه بینالمللی و بخصوص قدرت های بزرگ نیاز دارند. تجربه انزوای طالبان در افغانستان بهعنوان یک هشدار برای هیئت تحریر شام عمل میکند. حفظ پایگاههای روسیه میتواند بهعنوان برگ چانهزنی برای کسب رسمیت دیپلماتیک از مسکو تبدیل شود، بهویژه در شرایطی که کشورهای غربی از هیئت تحریر الشام باتوجهبه ارتباطات قبلیاش با القاعده احتیاط میکردند و همچنان به اظهارات و اقدامات احمد الشرع، اعتماد نداشتند.
فعالیتهای مداوم اسرائیل عامل دیگری بود، که حملات به انبارهای سلاح سوریه، دولت انتقالی را در وضعیت نامشخص قرار داده بود و ممکن است هیئت تحریر الشام را به این نتیجه رساند، که در ازای حفاظت در برابر حملات اسرائیل، به روسیه اجازه دهد پایگاههای خود را در سوریه حفظ کند.
این در حالی است که، تلاویو نیز، به دلیل روابط حسنه با مسکو، بی میل نباشد که، با حضور روسیه در سوریه، از تقویت نقش نظامی ترکیه در سوریه، جلوگیری کند و پایگاههای روس ها، تحویل آنکارا نشوند.
با این حال و با وجود بهبود روابط دمشق با پایتخت های غربی و بویژه واشینگتن، که منجر به لغو تحریم های سوریه از سوی آمریکا و اروپا شده است، باید دید، غرب همچنان راضی به حفظ پایگاههای روسیه در سوریه خواهد بود یا فشارها بر دمشق را، برای خروج نیروهای روسی از این دو پایگاه، بیشتر خواهد نمود؟ مسئله ای که، به روابط مسکو _ واشینگتن _ تلاویو بی ارتباط نخواهد بود.
انتهای پیام