شادی مدتهاست که به عنوان بخش مهمی از سلامت روحی و روانی و همچنین رفاه فردی و اجتماعی شناخته شده است و به نوعی «جستجوی شادی» به عنوان حق مسلمی برای هر فردی مطرح است. با این حال، درک ما از آنچه شادی را به ارمغان میآورد، در طول زمان تغییر کرده است.

سیاست شرق _ شادی چیزی است که مردم به دنبال یافتن آن هستند، با این حال آنچه شادی را تعریف میکند، میتواند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد. به طور معمول، شادی یک حالت عاطفی است که با احساس شادی، رضایت، خرسندی و کمال مشخص میشود. در حالی که شادی تعاریف مختلفی دارد، اغلب به عنوان شامل احساسات مثبت و رضایت از زندگی توصیف میشود.
وقتی اکثر مردم در مورد معنای واقعی شادی صحبت میکنند، ممکن است در مورد احساسی که در لحظه حال دارند صحبت کنند یا به معنای کلیتری از احساسشان در مورد زندگی به طور کلی اشاره داشته باشند. تعریف دیگری از شادی از فیلسوف باستان، ارسطو، گرفته شده است که اظهار داشت شادی تنها آرزوی انسان است و تمام آرزوهای دیگر انسان به عنوان راهی برای رسیدن به شادی وجود دارند.
اگرچه برداشتها از شادی ممکن است از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد، اما برخی نشانههای کلیدی وجود دارد که روانشناسان هنگام اندازهگیری و ارزیابی شادی به دنبال آنها هستند.
برخی از نشانههای کلیدی شادی عبارتند از:
افراد شاد هنوز هم هر از گاهی طیف وسیعی از احساسات انسانی – خشم، ناامیدی، کسالت، تنهایی و حتی غم – را تجربه میکنند. اما حتی وقتی با ناراحتی روبرو میشوند، یک حس خوشبینی نهفته دارند که اوضاع بهتر خواهد شد، میتوانند با آنچه اتفاق میافتد کنار بیایند و دوباره بتوانند احساس شادی کنند.
هانا اوونز، سرداری مجله سلامت روان و سلامت، میگوید: «حتی افرادی که آسیبهای وحشتناکی را تجربه کردهاند، هنوز هم میتوانند شادی را تجربه کنند، اگرچه مهم است که بدانیم ممکن است برای آنها دستیابی به تعادلی که عموماً با شادی کلی مرتبط است، دشوارتر باشد و شادی آنها ممکن است با شادی دیگران که مجبور به مقابله با چنین چالشهایی نشدهاند، بسیار متفاوت باشد.»
روشهای مختلفی برای تفکر در مورد شادی وجود دارد. به عنوان مثال، ارسطو، فیلسوف یونان باستان، بین دو نوع مختلف شادی تمایز قائل شد: لذتگرایی (هدونیا) و سعادتگرایی (اودایمونیا).
تحقیقات نشان میدهد که افراد شاد معمولاً در رضایت از زندگی سعادتگرایانه رتبه بسیار بالایی دارند و در رضایت از زندگی لذتگرایانه خود بهتر از حد متوسط هستند.
همه اینها میتوانند نقش مهمی در تجربه کلی شادی داشته باشند، اگرچه ارزش نسبی هر یک میتواند بسیار ذهنی باشد. برخی فعالیتها ممکن است هم لذتبخش و هم معنادار باشند، در حالی که برخی دیگر ممکن است بیشتر به یک سمت یا سمت دیگر متمایل باشند.

در حالی که برخی افراد ذاتاً شادتر هستند، کارهایی وجود دارد که میتوانید برای پرورش حس شادی خود انجام دهید.
دستیابی به اهدافی که ذاتاً برای دنبال کردن آنها انگیزه دارید، به ویژه اهدافی که بر رشد شخصی و اجتماعی متمرکز هستند، میتواند به افزایش شادی کمک کند. تحقیقات نشان میدهد که دنبال کردن این نوع اهداف با انگیزه ذاتی میتواند شادی را بیشتر از دنبال کردن اهداف بیرونی مانند کسب پول یا مقام افزایش دهد.
مطالعات نشان دادهاند که افراد تمایل دارند بیش از حد درآمد کسب کنند – آنها آنقدر روی جمعآوری چیزها تمرکز میکنند که لذت بردن از کاری که انجام میدهند را فراموش میکنند.
بنابراین، به جای اینکه در دام انباشت بیفکر داراییها بیفتید و به شادی خودتان آسیب بزنید، روی تمرین سپاسگزاری برای داشتههایتان تمرکز کنید و از روند پیشرفت لذت ببرید.
وقتی خودتان را در یک دیدگاه بدبینانه گیر افتادهاید یا منفیبافی را تجربه میکنید، به دنبال راههایی باشید که بتوانید افکارتان را به شیوهای مثبتتر تغییر دهید.
انسانها به طور طبیعی سوگیری منفی دارند ، یا تمایل دارند به چیزهای بد بیشتر از چیزهای خوب توجه کنند. این میتواند بر همه چیز، از نحوه تصمیمگیری گرفته تا نحوه شکلگیری برداشتهای شما از دیگران، تأثیر بگذارد. نادیده گرفتن مثبت – یک تحریف شناختی که در آن افراد بر منفی تمرکز میکنند و مثبت را نادیده میگیرند – نیز میتواند به افکار منفی دامن بزند
تغییر چارچوب این برداشتهای منفی به معنای نادیده گرفتن بدیها نیست. در عوض، به معنای تلاش برای نگاهی متعادلتر و واقعبینانهتر به رویدادها است. این به شما امکان میدهد الگوهای فکری خود را تشخیص دهید و سپس افکار منفی را به چالش بکشید.
اوونز میگوید، راه دیگر برای پرورش شادی و اطمینان از اینکه میتوانید شادی خود را حفظ کنید، این است که از مقایسه خود با دیگران دست بردارید.
او میگوید: «هیچ دو زندگیای شبیه هم نیستند و تمرکز روی داشتههای دیگران، قطعاً باعث حسادت و پشیمانی میشود. روی چیزهای خوب زندگی خودتان تمرکز کنید، در این صورت احتمال بیشتری وجود دارد که در آنها احساس رضایت کنید.»
چرا شادی اینقدر مهم است؟ نشان داده شده است که شادی میتواند نتایج مثبتی را در بسیاری از زمینههای مختلف زندگی از جمله سلامت روان، سلامت جسمی و طول عمر کلی پیشبینی کند.

به نظر میرسد برخی افراد به طور طبیعی پایه بالاتری برای شادی دارند – یک مطالعه در مقیاس بزرگ روی بیش از ۲۰۰۰ دوقلو نشان داد که حدود ۵۰٪ از رضایت کلی از زندگی به دلیل ژنتیک، ۱۰٪ به رویدادهای خارجی و ۴۰٪ به فعالیتهای فردی مربوط میشود.
بنابراین، اگرچه ممکن است نتوانید «سطح پایه» شادی خود را کنترل کنید، اما کارهایی وجود دارد که میتوانید انجام دهید تا زندگی خود را شادتر و پربارتر کنید. حتی شادترین افراد نیز میتوانند هر از گاهی احساس افسردگی کنند و شادی چیزی است که همه مردم باید آگاهانه به دنبال آن باشند.
حمایت اجتماعی بخش اساسی از رفاه است. تحقیقات نشان داده است که روابط اجتماعی خوب قویترین پیشبینیکننده شادی هستند. داشتن ارتباطات مثبت و حمایتی با افرادی که برایتان مهم هستند میتواند مانعی در برابر استرس ایجاد کند، سلامت شما را بهبود بخشد و به شما کمک کند تا فردی شادتر شوید.
در مطالعهی هاروارد در مورد رشد بزرگسالان، یک مطالعهی طولی که شرکتکنندگان را در طول ۸۰ سال بررسی کرد، محققان دریافتند که روابط و میزان رضایت افراد از این روابط، تأثیر زیادی بر سلامت کلی دارد.
ورزش هم برای بدن و هم برای ذهن شما مفید است. فعالیت بدنی با طیف وسیعی از فواید جسمی و روانی از جمله بهبود خلق و خو مرتبط است. مطالعات متعدد نشان دادهاند که ورزش منظم ممکن است در دفع علائم افسردگی نقش داشته باشد، اما شواهد همچنین نشان میدهد که ممکن است به شادتر شدن افراد نیز کمک کند.
در یک تحلیل از تحقیقات گذشته در مورد ارتباط بین فعالیت بدنی و شادی، محققان یک پیوند مثبت پایدار یافتند.
در یک مطالعه، از شرکتکنندگان خواسته شد هر شب قبل از خواب به مدت ۱۰ تا ۲۰ دقیقه در یک تمرین نوشتن شرکت کنند. به برخی دستور داده شد که در مورد مشکلات روزانه، برخی در مورد رویدادهای خنثی و برخی در مورد چیزهایی که از آنها سپاسگزار بودند، بنویسند. نتایج نشان داد افرادی که در مورد قدردانی نوشته بودند، احساسات مثبت، شادی ذهنی و رضایت از زندگی بیشتری داشتند.
همانطور که نویسندگان این مطالعه پیشنهاد میکنند، تهیهی فهرست قدردانی روشی نسبتاً آسان، مقرونبهصرفه، ساده و دلپذیر برای تقویت خلق و خوی شماست. سعی کنید هر شب چند دقیقه را به نوشتن یا فکر کردن به چیزهایی در زندگیتان که بابت آنها سپاسگزار هستید، اختصاص دهید.
تحقیقات نشان داده است افرادی که احساس میکنند هدفی دارند، از رفاه بهتری برخوردارند و احساس رضایت بیشتری میکنند. حس هدفمندی شامل دیدن زندگی به عنوان چیزی دارای هدف، جهت و معنا است. این حس میتواند با ترویج رفتارهای سالمتر، به بهبود شادی کمک کند.
این حس هدفمندی تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد، اما چیزی است که میتوانید آن را پرورش دهید. این شامل یافتن هدفی است که عمیقاً به آن اهمیت میدهید و شما را به سمت انجام اقدامات مثبت و سازنده برای رسیدن به آن هدف سوق میدهد.
اگرچه جستجوی شادی مهم است، اما مواقعی وجود دارد که در جستجوی رضایت از زندگی کوتاهی میکنیم. برخی از چالشهایی که باید مراقب آنها باشید عبارتند از:
شاید پول نتواند شادی بخرد، اما تحقیقاتی وجود دارد که نشان میدهد خرج کردن پول برای چیزهایی مانند تجربه میتواند شما را شادتر از خرج کردن آن برای داراییهای مادی کند.
برای مثال، یک مطالعه نشان داد که خرج کردن پول برای چیزهایی که زمان میخرند – مانند خرج کردن پول برای خدمات صرفهجویی در زمان – میتواند شادی و رضایت از زندگی را افزایش دهد. ۱۵
به جای ارزشگذاری بیش از حد به چیزهایی مانند پول، مقام یا داراییهای مادی، دنبال کردن اهدافی که منجر به زمان آزاد بیشتر یا تجربیات لذتبخش میشوند، ممکن است پاداش شادی بیشتری داشته باشند.
حمایت اجتماعی به معنای داشتن دوستان و عزیزانی است که میتوانید برای دریافت حمایت به آنها مراجعه کنید. تحقیقات نشان داده است که حمایت اجتماعی ادراکشده نقش مهمی در رفاه ذهنی ایفا میکند. به عنوان مثال، یک مطالعه نشان داد که ادراک حمایت اجتماعی مسئول ۴۳٪ از سطح شادی یک فرد است. ۱۶
مهم است به یاد داشته باشید که وقتی صحبت از حمایت اجتماعی میشود، کیفیت از کمیت مهمتر است. داشتن فقط چند دوست بسیار نزدیک و مورد اعتماد، تأثیر بیشتری بر شادی کلی شما نسبت به داشتن تعداد زیادی آشنای معمولی خواهد داشت.
خوشبختی هدفی نیست که به سادگی به آن برسید و کارتان تمام شود. خوشبختی یک تلاش مداوم است که نیاز به پرورش و پایداری مداوم دارد.
یک مطالعه نشان داد افرادی که بیشترین ارزش را برای شادی قائل هستند، کمترین رضایت را از زندگی خود دارند. اساساً ، شادی به چنان هدف والایی تبدیل میشود که عملاً دستنیافتنی میشود.
نویسندگان این مطالعه پیشنهاد میکنند: «ارزشگذاری برای شادی میتواند خود-شکستخورده باشد، زیرا هرچه افراد بیشتر برای شادی ارزش قائل شوند، احتمال ناامیدی آنها بیشتر می شود.»
همچنین مهم است که در نظر بگیرید که شخصاً شادی را چگونه تعریف میکنید. شادی یک اصطلاح گسترده است که برای افراد مختلف معانی متفاوتی دارد. به جای اینکه به شادی به عنوان یک نقطه پایانی نگاه کنید، بهتر است به این فکر کنید که شادی واقعاً برای شما چه معنایی دارد و سپس روی چیزهای کوچکی کار کنید که به شما کمک میکنند شادتر شوید. این میتواند دستیابی به این اهداف را قابل کنترلتر و کمتر طاقتفرسا کند.
شادی مدتهاست که به عنوان بخش مهمی از سلامت روحی و روانی و همچنین رفاه فردی و اجتماعی شناخته شده است و به نوعی «جستجوی شادی» به عنوان حق مسلمی برای هر فردی مطرح است. با این حال، درک ما از آنچه شادی را به ارمغان میآورد، در طول زمان تغییر کرده است.
روانشناسان همچنین تعدادی نظریه مختلف برای توضیح چگونگی تجربه و دنبال کردن شادی توسط افراد ارائه دادهاند. این نظریهها عبارتند از:
سلسله مراتب نیازها نشان میدهد که افراد برای دنبال کردن نیازهای پیچیدهتر انگیزه پیدا میکنند. هنگامی که نیازهای اساسی بیشتری برآورده میشوند، افراد با نیازهای روانی و عاطفی بیشتری انگیزه میگیرند.
در اوج این سلسله مراتب، نیاز به خودشکوفایی یا نیاز به دستیابی به تمام پتانسیل خود قرار دارد. این نظریه همچنین بر اهمیت تجربیات اوج یا لحظات متعالی که در آن فرد احساس درک عمیق، شادی و لذت میکند، تأکید دارد.
جستجوی شادی، محور اصلی رشته روانشناسی مثبت است . روانشناسانی که روانشناسی مثبت را مطالعه میکنند، علاقهمند به یادگیری راههایی برای افزایش مثبتاندیشی و کمک به افراد برای داشتن زندگی شادتر و رضایتبخشتر هستند.
این حوزه به جای تمرکز بر آسیبهای روانی، تلاش میکند تا راههایی برای کمک به افراد، جوامع و گروهها در بهبود احساسات مثبت و دستیابی به شادی بیشتر پیدا کند.
انتهای پیام
منبع: وبسایت «ذهن خیلی خوب»