... امروز: جمعه - ۳۱ فروردین - ۱۴۰۳
سیاسی ۰۲ فروردین ۱۴۰۱ - 1:52 ب.ظ زمان تقریبی مطالعه: 7 دقیقه
کپی شد!
0

از برجام تا احیای برجام

سیاست شرق _ خاورمیانه از دیرباز، محل تنش و کشمکش کشورهای منطقه و قدرت های بزرگی بوده که وضعیت آن را با منافع خود عجین کرده بودند؛ ایران نیز طی چند قرن گذشته، به دلیل موقعیت ژئوپلیتیک خود در خاورمیانه، محل کشمکش ها و تلاقی سیاست های دولت های وقت، قدرت های منطقه ای رقیب و فرامنطقه ای شده است.

شاید یکی از طولانی ترین کشمکش های منطقه خاورمیانه، پرونده اتمی ایران و فشار قدرت های بزرگ به دلیل تلاش جهت توسعه صنعت اتمی و بهره مندی از کاربرد های صلح آمیز آن بود که مورد ایجاد حساسیت و مخالفت آشکار غرب و همپیمانان منطقه ای آن و سایر قدرت ها قرار گرفته بود، که منجر به صدور شش قطعنامه از سوی شورای امنیت سازمان ملل و تحریم های گسترده علیه ایران شده بود.

هرچند در دولت های باراک اوباما و محمود احمدی نژاد، مذاکراتی نیز بین ایران و قدرت های جهانی انجام شده بود، با این حال این مذاکرات دستاورد و نتیجه ملموسی را جهت رسیدن به یک توافق جامع و مورد قبول همه طرف ها، به همراه نداشت.

حسن روحانی رئیس جمهوری اسلامی ایران(۱۴۰۰_۱۳۹۲)

در سال ۱۳۹۲ و با انتخاب حسن روحانی در جایگاه رییس‌جمهوری ، رویکرد جدیدی از سوی جمهوری اسلامی ایران در بررسی موضوع هسته‌ای پیش گرفته شد که در نهایت به یک برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) ۱۰ساله (۲۰۲۵_۲۰۱۵) برای حل و فصل مساله هسته‌ای ایران انجامید.
اولین دور از مذاکرات در حاشیه سفر محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران به نیویورک که هم‌زمان مسئول پرونده هسته‌ای کشور نیز بود، انجام شد. در اقدامی غیرمنتظره این مذاکرات در سطح وزیران خارجه ایران و ۱+۵ انجام شد. نشستی که در آن حضور «جان کری» وزیر وقت امور خارجه آمریکا برای اولین بار در تاریخ مذاکرات هسته‌ای و در تاریخ روابط ایران و آمریکا پس از انقلاب اسلامی به طور رسمی و برای موضوعی که یک طرف آن ایران است، بی‌سابقه بود و امید جدیدی را برای رسیدن طرف‌ها به یک راه حل مشترک ایجاد کرد.
بر اساس توافقات به دست آمده در نیویورک مذاکرات اولیه در ژنو در پاییز ۱۳۹۲ در سطح وزیران خارجه ایران و ۱+۵ با حضور و مدیریت نماینده اتحادیه اروپا برگزار شد و تا آذر ۱۳۹۲ در هتل اینترکنتیننتال ژنو ادامه یافت. افکار عمومی جهان و ایران که تا آن زمان جز “بن بست” نتیجه‌ای از مذاکرات هسته‌ای ندیده بودند، در بهت و ناباوری در بامداد ۳ آذر خبر توافق اولیه ایران و ۱+۵ با عنوان برنامه اقدام مشترک را شنیدند.
بر اساس توافق اولیه ژنو، ایران برخی فعالیت‌های هسته‌ای خود را برای مدت انجام مذاکرات متوقف و ۱+۵ و شورای امنیت نیز اجرای تحریم‌های یک جانبه و همه جانبه علیه ایران را متوقف کردند.
نگرانی‌ها از احتمال دستیابی دو طرف به توافق تا جایی بود که بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در آن مقطع توافق احتمالی ایران با گروه ۱+۵ را “معامله قرن” برای ایران و اشتباه بزرگ برای غرب خواند. او از همان زمان برای هر گونه توافقی با ایران خط و نشان کشید و گفت که در صورت توافق در مذاکرات این کشور هیچ تعهدی به توافق نخواهد داشت و برای امنیت کشورش هر کاری می‌کند.


مذاکرات برای ادامه مباحث و دستیابی به توافقی جامع، از بهمن ۱۳۹۲ در شهر وین از سر گرفته شد و در افت و خیزی تقریبا دو ساله در نهایت در ۲۳ تیر ۱۳۹۴ ایران و کشورهای گروه ۱+۵ با حضور نماینده اتحادیه اروپا به توافق نهایی یا برنامه جامع اقدام مشترک دست یافتند و پس از ۱۲ سال مذاکره بر سر مساله هسته‌ای به راه‌حلی برای عبور از این موضوع دست یافتند.
توافق هسته‌ای یا برجام علاوه بر ایران، کشورهای گروه ۱+۵ و اتحادیه اروپا از سوی شورای امنیت سازمان ملل در قالب قطعنامه ۲۲۳۱ مورد تایید قرار گرفت. با تصویب قطعنامه ۲۲۳۱ در عمل تمامی قطعنامه‌های قبلی علیه ایران در شورای امنیت کان لم یکن تلقی شدند و جامعه بین‌الملل موظف به همکاری با کشورهای طرف توافق برای اجرای آن شدند.
از جمله دستاوردهای برجام خاتمه یافتن پرونده مطالعات ادعایی علیه ایران از سوی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بود که در آن اتهاماتی بی‌اساس و ساختگی نسبت به فعالیت‌های نظامی ایران مطرح شده بود.
از ۲۳ تیرماه تا ۲۶ دی ماه ۱۳۹۴ یک بازه زمانی شش ماهه، هیات‌های مذاکره کننده ایران و ۱+۵ مسیر اجرای توافق را مهیا و هموار کردند. هر یک از این کشورها و نهادهای بین‌المللی از جمله اتحادیه اروپا باید به لحاظ ملی و قوانین داخلی ابتدا این توافق را در پارلمان هایشان به تایید می‌رساندند تا برای زمان اجرا همه چیز فراهم شود و در نهایت در دی ماه ۱۳۹۴ برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) به طور رسمی به اجرا درآمد.
با این حال توافق آن گونه که در فضای سیاسی ـ بین‌المللی مورد استقبال قرار گرفت در فضای عملی و اجرایی مورد استقبال قرار نگرفت و دلیل آن هم یک چیز بیشتر نبود.

در سال۱۳۹۲ (۲۰۱۳) وقتی ایران و ۱+۵ بر سر یک توافق اولیه در ژنو به تفاهم رسیدند، کمتر کسی عبور از بن بست در موضوع هسته‌ای و دستیابی به یک توافق مناسب و متناسب با شرایط منطقه را باور داشت، اما دو سال بعد در تیرماه ۱۳۹۴ ( ژوئیه ۲۰۱۵ ) برنامه جامع اقدام مشترک(برجام)” در هیاهوی برخی مخالفت‌های سیاسی داخلی، منطقه‌ای و بین المللی توافق شد.

شش ماه پس از اعلام اجرای برجام، با وجود تردیدها و امیدهای بسیار برای اجرایی شدن این توافق در نهایت توافق اجرایی شد. اجرای “کژدار و مریز” آن در کشاکش مخالفان و موافقان داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی ادامه داشت تا اینکه تغییرات سیاسی در آمریکا در ۲۰۱۷ سرنوشت این توافق بین المللی را با اماها و اگرهای بسیاری مواجه و به محاق برد.

با تغییر دولت در آمریکا و واگذاری قدرت از دموکرات ها به جمهوری‌خواهان هر روز بر مشکلات اجرای برجام اضافه می‌شد به نحوی که در یک سال اول دولت دونالد ترامپ تحریم‌های یک جانبه بیشتری علیه ایران و بر خلاف برجام وضع شد. این روند ادامه داشت تا اینکه در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ آمریکا به بهانه برنامه موشک‌های بالستیک ایران و متهم کردن ایران به نقض روح برجام به طور رسمی از این توافق خارج شد. خروج آمریکا از برجام در حالی انجام شد که هم‌پیمانان اروپایی برجام، روسیه و چین با این اقدام آمریکا به شدت مخالف بودند. با خروج آمریکا از برجام بسیاری از تفاهم‌نامه‌ها و قراردادهایی که بعد از برجام شکل گرفته بودند، معلق شدند. ترامپ به تمامی شرکت‌ها و تجار فرصت داد ظرف مدت ۱۸۰ روز از فعالیت در ایران خارج شوند. با دستور ترامپ تمامی تحریم‌ها اعم از موشکی و هسته‌ای در چارچوب قوانین داخلی آمریکا علیه ایران بازگشت و به این ترتیب بسیاری از شرکت‌ها و کشورهایی که تعاملات گسترده تجاری و اقتصادی با آمریکا داشتند و قصد حضور در ایران را نیز داشتند از این تصمیم بازماندند.
فرانسه، آلمان و انگلیس که از تصمیم ترامپ برای خروج از این توافق متأسف بودند، تلاش کردند تا ایران را متقاعد کنند که در توافق باقی بماند. از میان هشت طرف امضاکننده برجام (چین، فرانسه، آلمان، اتحادیه اروپا، ایران، روسیه، انگلستان و ایالات متحده) هیچ‌کدام حمایت خود را از تصمیم ترامپ برای خروج از برجام ابراز نکرده‌اند. بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر اسرائیل از خروج «جسورانه» ترامپ از برجام که آن را یک معامله «فاجعه آمیز» خواند استقبال کرد. همچنین عربستان سعودی، رقیب منطقه‌ای ایران از حرکت ترامپ به سمت خروج از توافق «حمایت و استقبال» کرد. علاوه بر اسراییل و عربستان، بحرین از دیگر کشورهایی بود که از این تصمیم ترامپ فوری حمایت کرد.

آمریکا بعد از خروج از برجام در راستای سیاست موسوم به «فشار حداکثری» به اقداماتی تحریک‌آمیز دیگر مثل قرار دادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست سازمان‌های تروریستی، اعزام یک ناوگروه، چند بمب‌افکن بی-۵۲ و چند جنگنده اف-۲۲ به منطقه و تحریم وزیر خارجه ایران و بسیاری از مقامات و نهادهای کشور روی آورد که به گسترش تنش میان ایران و آمریکا بیش از پیش دامن زد. با این حال ایران در واکنش به خروج آمریکا از برجام و با درخواست کشورهای اروپایی و کشورهای دیگر عضو جامعه جهانی برای یک سال استراتژی «صبر راهبردی» را در دستور کار قرار داد و به طرف‌های توافق هسته‌ای به ویژه کشورهای اروپایی که وعده جبران خروج آمریکا را داده بودند، مهلت داد به تعهدات خود ذیل توافق هسته‌ای عمل کنند. اما پس از یک سال و وقتی ایران دید هیچ یک از وعده های اروپایی ها محقق نشد، ایران در بیانیه‌ای در روز ۱۸ اردیبهشت‌ ۱۳۹۸ به طرف‌های توافق هشدار داد در صورتی که ظرف ۶۰ روز به تعهدات خود در زمینه‌های نفتی و بانکی عمل نکنند ایران طبق مفاد برجام، تعهدات خود در چارچوب برجام را کاهش می دهد. در نهایت ایران در پنج گام از تعهدات خود طی هشت ماه یعنی تا پایان سال ۱۳۹۸ کاست. ایران مدعی بود که اقداماتش در کاهش تعهدات برجامی ذیل سازوکار بندهای ۳۶ و ۳۷ توافق هسته‌ای وین صورت می‌گیرند. این پنج گام به شرح زیر بودند.
ـ عبور از سقف ۳۰۰ کیلوگرمی ذخایر اورانیوم غنی‌شده ۳.۶۷ درصد، عدم فروش آب سنگین و مازاد اورانیوم غنی‌شده
ـ افزایش سطح غنی‌سازی از ۳.۶۷ درصد
ـ برداشتن محدودیت‌ها از فعالیت‌های تحقیق و توسعه (R & D) از جمله توسعه و راه‌اندازی نسل جدید سانتریفیوژها در تاسیسات غنی‌سازی اورانیوم
ـ آغاز تزریق گاز به سانتریفیوژها در فردو
ـ توقف تمام محدودیت‌های عملیاتی ایران در برجام.

فشارهای ترامپ برای از بین بردن برجام تنها به خروج یک جانبه اش از برجام و بازگرداندن تحریم هایش خلاصه نشد، او و تیم سیاست خارجی‌اش تمام تلاش خود را به کار بردند تا اتحادیه اروپا به ویژه انگلیس، فرانسه و آلمان را با خود برای اقدام علیه ایران همسو کند و این تلاش‌ها تا شورای امنیت و حضور شخص ترامپ در آن که تا آن زمان کم سابقه بود ادامه یافت‌.

آمریکا در سال ۱۳۹۹ نیز تلاش کرد تا بر خلاف برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ مانع از رفع محدودیت‌های تسلیحاتی علیه ایران شود. بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱، بر مبنای دوره‌های زمانی پنج، هشت و ده ساله پس از تاریخ قبول توافق برجام و نه تایید شورای امنیت، تحولاتی ایجاد می شد. در تاریخ ۱۸ اکتبر ۲۰۲۰ ( ۲۷ مهرماه ۱۳۹۹)؛ سال پنجم اجرای برجام بایست شاهد “لغو محدودیت‌های تسلیحاتی ایران” و “لغو محدویت‌های مسافرتی برخی اشخاص حقیقی” ایران می بودیم که با وجود تلاش های گسترده آمریکا، اسراییل، و هم پیمانان‌شان در منطقه این اتفاق نیفتاد. هر چند در عمل پس از این رفع محدودیت شاهد توافق نظامی میان ایران و کشوری دیگر نبودیم اما اجرایی شدن مفاد برجام و ممانعت از اقدام علیه آن از سوی آمریکا نشان داد که جامعه جهانی هم چنان به لحاظ سیاسی از حفظ برجام حمایت می کنند.

در روزهای پایانی دولت ترامپ و در حالی که بسیاری باور داشتند، ترامپ برای دوره دوم ریاست جمهوری مجدد انتخاب می‌شود، شیوع ویروس کرونا و مشکلات اقتصادی در آمریکا به واسطه سیاست‌های تندروانه وی به پاشنه آشیل ترامپ تبدیل شد و در یک رویداد کم سابقه نام ترامپ در لیست روسای جمهور آمریکا که فقط یک دوره در این سمت بودند، قرار گرفت.

جو بایدن معاون اول باراک اوبامای دموکرات و حامی برجام به ریاست جمهوری آمریکا راه یافت. هر چند او موافق برجام و بازگشت آمریکا به این توافق بود اما بازگشت دولتش به توافق را منوط به شرط و شروط‌هایی کرد که از ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ و حتی بعد از آن،‌ از خطوط قرمز ایران محسوب می شدند؛ با این حال دولت بایدن به طمع اینکه تحریم‌ها و فشار حداکثری در چهار سال دولت ترامپ ایران را به دروازه تسلیم رسانده باشد، تلاش کرد تا این فرصت را یک بار دیگر به خود دهد اما باز هم دست خالی به میز مذاکره بازگشت.

ایران این بار اما با تجربه خروج آمریکا از برجام و دست روی دست گذاشتن اروپا، برای احیای دوباره برجام، خواهان آن بود که آمریکا اول همه تعهدات برجامی خود را انجام دهد و همه تحریم‌هایی که علیه ایران وضع کرده و به نوعی بر رفع تحریم‌های برجامی تاثیر دارد، را بردارد و بعد از آن اگر ایران اجرای مطلوب تعهدات آمریکا و اروپا را راستی‌آزمایی کرد، تعهدات هسته‌ای‌اش را طبق برجام اجرا خواهد کرد.

ایران در روند مذاکرات به هیچ عنوان طرح گام به گام یا پیشنهاد گام به گام بازگشتن به برجام را نپذیرفت. از نظر ایران یک گام بیشتر وجود نداشته و ندارد و آن این است که آمریکا تمام تحریم‌هایی که در برجام آمده است و تمام تحریم‌هایی که بعد از خروج ترامپ مجددا اعمال شد یا در دولت بایدن اعمال شد، یا برچسب آنها عوض شده و تحت عناوین دیگر اعمال شده است را بردارد تا ایران هم خودش به برجام بازگردد و هم آمریکا مجوز بازگشت به توافق به عنوان یک عضو رسمی را پیدا کند.

پیروزی جو بایدن، معاون اول باراک اوباما در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در ۲۰۲۰ و در بحبوحه همه گیری کرونا که جهان را با شک بزرگی مواجه کرده بود.

با توجه به حمایت وی از برجام و مخالفت با خروج آمریکا از این توافق این تصور ایجاد شد که رییس جمهور دموکرات آمریکا به سرعت به برجام بازخواهد گشت و دولت روحانی در پایان کار خود، توافق هسته ای ۲۰۱۵ را احیا خواهد کرد، اما این اتفاق نیفتاد.

دولت آمریکا به راحتی و به سرعت به بسیاری از توافق‌های بین‌المللی که ترامپ یک جانبه از آنها خارج شده بود بازگشت، اما توافق بین المللی برجام، شامل آنها نشد.

تیم بایدن هر چند در مواضع خود از برجام و ضرورت بازگشت به آن سخن می گفتند اما در محافل خصوصی به دنبال گرفتن امتیازات بیشتری از توافق ۲۰۱۵ از ایران بودند. از این رو هر چند مذاکرات احیای برجام در روزها و ماه های پایانی دولت حسن روحانی از سر گرفته شد اما این روند به کندی و با طرح موضوعات و چالش های جدید از سوی هیات آمریکایی مواجه شد.

دولت بایدن حاضر نبود خسارات وارد شده به ایران در سه سالی که آمریکا با خروجش از این توافق به ایران تحمیل کرده بود را بپردازد یا برای جبران آن اقدام قابل توجهی کند. در عوض دنبال اعمال محدودیت‌های بیشتر در فعالیت‌های غنی سازی و نیز افزایش نظارت های آژانس بود.

اما ایران با تجربه‌ای که از اجرای برجام چه در زمان اوباما به دست آورده بود و چه تحولات رخ داده در دولت ترامپ، دیگر حاضر نبود به شیوه ۲۰۱۵ و قبل از آن به اجرای برجام بازگردد بلکه این بار از طرف آمریکایی و اروپایی تضمین های قطعی تر برای اجرایی شدن تعهدات آنها درخواست کرد. از جمله این درخواست‌ها این بوده است که آمریکا ابتدا باید برای اجرای تعهداتش وارد عمل شود و بعد از اجرایی شدن برخی تعهدات به طور کامل و راستی آزمایی از روند کار، ایران نسبت به اجرای متقابل تعهداتش در رابطه با اعمال محدودیت در فعالیت‌های هسته‌ای‌اش اقدام کند.

پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران و پیروزی سبد ابراهیم رییسی در کاروزار انتخاباتی، وی در مرداد ۱۴۰۰ سکان قوهذمجریه کشور را به دست گرفت. هرچند رییسی بر برداشته شدن تحریم‌ها و تلاش در راستای رفع محدودیت‌های سیاسی، اقتصادی و هسته‌ای تاکید داشت اما روندی که به توافق هسته‌ای در دولت حسن روحانی منجر شد را تایید نمی‌کرد و معتقد بود تیم مذاکره کننده وقت ایران، می‌توانست مذاکرات و توافق بهتری داشته باشد. انتقادها به برجام از سوی وی و دولتش آنقدر جدی و گسترده بود که در ماه‌های نخست پیروزی بسیاری بر این نظر بودند که ایران دیگر به برجام باز نمی‌گردد.

دولت جدید معتقد بود باید خسارت ناشی از اجرا نشدن برجام از سوی اروپا و آمریکا به ایران پرداخت شود و بعد از آن در چارچوبی جدید به لحاظ عملیاتی درباره بازگشت تعیین شود، درحالی که بسیاری از کارشناسان بر این نظر بودند به لحاظ اجرایی و قوانین داخلی آمریکا، امکان‌پذیر نیست. در عین حال مواضع اعلام شده اولیه، عاقبت با رویکردی انعطاف‌آمیز بر این قرار گرفت که مذاکرات مربوط به احیای برجام از  “همان جا” که در دولت حسن روحانی متوقف شده بود، از سر گرفته شود.
با این حال، مذاکرات احیای برجام از ۸ آذرماه در سطح معاونان وزیران خارجه ایران و ۱+۴ در وین از سر گرفته شد. البته تغییرات و اصلاحاتی به اصرار تیم مذاکراتی جدید در متن پیش نویسی که در شش دور مذاکرات قبلی به دست آمده بود، اعمال شد. کارگروه رفع تحریم‌ها، اقدامات هسته‌ای و ترتیبات اجرایی تشکیل شد و کارشناسان و معاونان سیاسی به مدت چهار ماه بر روی موضوعات مختلف گفت‌وگو کردند.

در این دور از مذاکرات همان‌طور که از ابتدا توافق شده بود آمریکا حق ورود به اتاق مذاکرات و حضور در کنار دیگر اعضای برجام را نداشت و هیات آمریکایی با استقرار در گراند هتل مذاکرات را دنبال می‌کرد. در برخی موارد متون مذاکراتی بین هیات‌های ایران و آمریکا رد و بدل می‌شد و در برخی موارد انریکه مورا هماهنگ کننده کمیسیون مشترک برجام پیام دو طرف را رد و بدل می‌کرد. بارها طرف آمریکایی خواستار مذاکرات مستقیم با طرف ایرانی شد اما ایران آن را نپذیرفت. مقاومت در تهران نسبت به عدم مذاکره مستقیم میان ایران و آمریکا در حالی که آمریکا رسما از برجام خارج شده و تعهدات خود را اجرایی نمی کند بسیار شدید و جدی بود و با وجود اینکه وزیر امور خارجه احتمال مذاکرات در برخی موضوعات را رد نکرد اما به طور رسمی تا الان مذاکره‌ای مستقیم میان دو طرف انجام نگرفته است.

تهاجم روسیه به اوکراین و مذاکرات وین

مذاکرات بدون وقفه در وین طی چهار ماه گذشته در حال انجام بود و بگفته تمامی هیات‌های حاضر در وین کار به مرحله نهایی رسیده بود تا این‌که به یک‌باره بازی جدید و غیرمنتظره مسکو ـ اوکراین ـ‌ واشنگتن، صفحه شطرنج در وین را به هم ریخت. به دنبال حمله روسیه به اوکراین در ۲۴ فوریه ۲۰۲۲، آمریکا و بسیاری از کشورهای اروپایی از جمله سه کشور آلمان، انگلیس و فرانسه در حمایت از اوکراین به تحریم گسترده و بی‌سابقه روسیه روی آوردند.
با روند رو به افزایش تحریم‌های آمریکا و اروپا علیه روسیه که صادرات نفت و گاز و سیستم مالی و بانکی این کشور را نیز شامل شد، مسکو در وین اعلام کرد، با وجود تحریم‌های آمریکا امکان اجرای تعهدات برجامی برای روسیه وجود ندارد و اگر ما نتوانیم از منافع تجاری و اقتصادی تعامل با ایران بهره ببریم، حضور در این توافق بی‌معناست.
موضع روسیه با واکنش تند و جدی آمریکا و کشورهای اروپایی مواجه شد؛ آمریکا درخواست روسیه را “بی‌ربط” دانست و اعلام کرد که اجرای برجام از سوی این کشور مانع تعهدات روسیه و بهره‌مندی این کشور از منافع برجام نیست. تنش میان روسیه و آمریکا و کشانده شدن بخشی از آن به مذاکرات برجامی موجب شد تا کار در وین متوقف شود. در چهار ماهی که مذاکرات از سر گرفته شده بود روز و ساعتی نبود که به کلی وین از هیات های مذاکره کننده ایران و ۱+۴ و آمریکا خالی باشد اما برای اولین بار هیات ها تصمیم گرفتند برای رفع مشکل به وجود آمده به پایتخت ها بازگردند. از این رو هیات‌ها از ۱۶ اسفند به پایتخت‌هایشان بازگشتند.
در سفر حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه کشورمان به مسکو و دیدار با همتای روسی خود، سرگئی لاوروف اعلام کرد: مسکو از واشنگتن تضمین کتبی دریافت کرده مبنی بر اینکه تحریم‌هایی که به خاطر جنگ اوکراین علیه روسیه وضع شده است، به همکاری مسکو با تهران مربوط نمی‌شود.
با این وجود، بعد از گذشت یک هفته از اعلام دریافت تضمین کتبی و رفع نگرانی روسیه، هنوز خبری از بازگشت هیات‌های مذاکراتی به وین و ادامه گفت‌وگوها نیست.
ایران می‌گوید به جز مساله روسیه و تحولات اوکراین، آمریکا هنوز با برخی خواسته‌های ایران که از خطوط قرمز برای بازگشت به برجام محسوب می‌شوند، موافقت نکرده است. روند مذاکرات برجام نشان داده است که مذاکرات به مراتب پیچیده‌تر و سخت‌تر از مذاکرات ۲۰۱۳ و ۲۰۱۵ در جریان است تا جایی که لحظه به لحظه آن دستخوش تحولات مهم و حساس است، از این رو در روزهای آتی باید هر لحظه منتظر خبری از پایتخت‌ها باشیم.
در عین حال، آنچه از مذاکرات و توافق نهایی احتمالی باقی مانده است، نیازمند تصمیم‌گیری سیاسی سطح بالا در پایتخت‌هاست و هیات‌ها زمانی به وین باز می‌گردند که بخواهند آخرین تصمیمات را به طور رسمی به یکدیگر و نیز افکار عمومی اعلام کنند.

منابع: سیاست شرق و سایر خبرگزاری ها

انتهای پیام

مطالب مرتبط
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

language »