... امروز: شنبه - ۱۴ مهر - ۱۴۰۳
تحلیلگران ۰۵ آبان ۱۴۰۲ - 0:00 ق.ظ زمان تقریبی مطالعه: 3 دقیقه
کپی شد!
0

نتانیاهو در برزخ غزه، خاورمیانه در برزخ جنگ!

این دولت نتانیاهو و شخص وی خواهد بود، که در« برزخ غزه» و چگونگی پایان دادن به آن، گرفتار شده است. شکست اطلاعاتی و نظامی دولت وی، موجب افزایش فشار افکار عمومی داخلی و حامیان اسرائیل بر او شده است، و اگر وضعیت جنگی موجود نبود، سقوط دولت افراطی و شکننده او، حتمی می نمود.

سیاست شرق _ شهاب زمانی؛

حمله غافلگیرانه و گسترده گروه فلسطینی حماس به نیروهای اسرائیلی و نفوذ تا عمق بیش از ۳٠ کیلومتری مواضع آنها، دستاورد بی سابقه ای برای فلسطینیانی بود، که تاکنون و بیش از پنج دهه، نتوانسته بودند ارتش حرفه ای اسرائیل را، با چالشی جدی در نزد افکار عمومی داخلی خود و همچنین منطقه و جهان مواجه سازند.

با این حال، این حمله متهورانه و پیش بینی نشده از سوی سازمان های اطلاعاتی غرب و کشورهای منطقه، موجب حملات گسترده و جنون آمیزی از سوی ارتش اسرائیل( با چراغ سبز آمریکا) به نوار غزه گردید، که تاکنون بیش از ۲٠ هزار کشته و زخمی (عمدتا زنان و کودکان)، در مقابل بیش از ۳٠٠٠ کشته و زخمی در اسراییل، شده است.

شاید، فشار افکار عمومی داخلی اسرائیل به بنیامین نتانیاهو، به دلیل بزرگترین شکست اطلاعاتی _ نظامی دوران تاسیس اسراییل (به گفته ایهود باراک )، موجب واکنش سخت، به چنین رویداد نظامی بی سابقه ای شده است و حتی از بین بردن گروه حماس از اهداف جدی وی باشد؛ مسئله ای که، نخست وزیر اسرائیل، پس از دو هفته بمباران شدید مناطق مختلف ( و عمدتا مسکونی) غزه و با قطع همه نیازهای ضروری زندگی مردم این منطقه، هنوز هم در دستیابی به بخش مهمی از اهداف خود ( تلفات سنگین به حماس و آزادی اسرای نزد این گروه)، ناکام مانده است.

با این حال، حضور جو بایدن، رییس جمهور آمریکا، در تلاویو و دیدار با نتانیاهو ( علی رغم اختلافات جدی قبلی) را، باید همراهی وی با اسرائیل و نه نخست وزیر افراطی آن تفسیر نمود، که تاکنون نیز به کاخ سفید دعوت نشده است. دیدار رئیس جمهور آمریکا از اسراییل، حضور ناوگان این کشور در مدیترانه و مشاوران نظامی پنتاگون در اسراییل، مسئله ای است که ناشی از فشار لابی صهیونیستی در آمریکا، انتخابات آتی این کشور و همچنین هشدار به کشورهای دیگر، جهت هرگونه واکنش و یا اظهارنظر احتمالی در محکومیت اسراییل و یا حمایت از حماس، می توان ارزیابی نمود.

اما آنچه که مشخص است، ایالات متحده، به دلیل درگیری در جنگ حیثیتی روسیه و اوکراین، تمایلی نسبت به گسترش جنگ به سایر مناطق خاورمیانه و باز شدن جبهه دیگری در برابر خود نخواهد داشت؛ مخصوصا اینکه، بخوبی از انزجار کشورهای عربی و مسلمان منطقه ( دولت _ ملت)، نسبت به سابقه تجاوزات و فشارهای اسرائیل نسبت به فلسطینیان، مطلع و خوشحالی پنهان آنها را (از شکست اطلاعاتی _ نظامی تلاویو)، بخوبی درک می کند!

از سوی دیگر، سایر طرف های فعال منطقه نیز، به دلایل مختلف و عواقب پیش بینی نشده گسترش جنگ، تمایلی به پیچیده تر شدن وضعیت موجود ندارند، بلکه بیشتر در صدد، ایجاد آتش بس، ممانعت از تلفات بیشتر غیرنظامیان فلسطینی و تبادل اسرا خواهند بود.

در این بین، این دولت نتانیاهو و شخص وی خواهد بود، که در« برزخ غزه» و چگونگی پایان دادن به آن، گرفتار شده است. شکست اطلاعاتی و نظامی دولت وی، موجب افزایش فشار افکار عمومی داخلی و حامیان اسرائیل بر او شده است، و اگر وضعیت جنگی موجود نبود، سقوط دولت افراطی و شکننده او، حتمی می نمود.

این در حالی است که، این شکست اطلاعاتی و نظامی اسراییل، در عدم پیش بینی و مقابله بموقع با حملات گروه حماس ، کشورهای منطقه را نیز، بسوی تغییر استراتژی ها و تاکتیک های قبلی خود نسبت به تلاویو، سوق خواهد داد؛ مسئله ای که در کنار تنش زدایی کشورهای عربی با ایران و حضور چین و روسیه در چنین فضایی، شرایط را به سمت فشار دیپلماتیک بیشتر بر دولت نتانیاهو و غرب، سوق خواهد داد.

لذا به نظر می رسد، همه طرف های منازعه و موثر (بجز دولت نتانیاهو، به دلیل شکست اطلاعاتی و نظامی)، در صدد کاهش بحران فعلی بین اسراییل و فلسطینیان و مدیریت آن خواهند بود، تا از تبعات پیش بینی نشده آن، که می تواند گسترش جنگ به سایر مناطق فلسطین اشغالی و خاورمیانه، افزایش فشار افکار عمومی کشورهای مسلمان و عرب بر دولت های خود ، واکنش انتقادی و مخالفت سازمان های بین المللی و افکار عمومی جهان نسبت به غرب، ممانعت نمایند.

از منظری دیگر، افزایش تلفات غیرنظامیان در منطقه متراکم غزه و شلیک موشک های حماس به شهرها و شهرک های اسراییلی، تلاویو را با فشارهای مختلف داخلی و بین المللی مواجه نموده است، تا حملات خود به غزه و غیرنظامیان را متوقف و آتش بسی را جهت کمک رسانی به مردم تحت محاصره و مجروحان را بپذیرد، مسئله ای که غرب را در یک پارادوکس حمایت از حملات مرگبار اسراییل ( با کشتار غیرنظامیان در غزه) و از سویی دیگر، ادعاهای حقوق بشری آنها، در نزد افکار عمومی خود، متحدین منطقه ای و جهانیان قرار داده است.

این در حالی است که، ۲۲٠ نفر اسرائیلی و شهروندان دیگر کشورها در نزد گروه حماس نیز، مانعی جدی برای تشدید و ادامه حملات به نوار غزه خواهد بود، که با وجود بیش از ۲ میلیون غیر نظامی در آنجا، انجام هرگونه حمله کلاسیک زمینی را، بدون در نظر گرفتن تلفات سنگین غیرنظامیان فلسطینی و همچنین نیروهای اسرائیلی را، غیر ممکن می نماید.

با این حال، بن بست پیش آمده در تحولات جنگ اسرائیل و گروه فلسطینی حماس و افزایش شمار تلفات غیر نظامیان در غزه، کشورهای منطقه و قدرت های جهانی را، به سمت یک روند تعاملی، جهت پایان بخشیدن به درگیری ها و تسریع در صلح منطقه ای و توجه به مسائل فلسطین اشغالی سوق خواهد داد، مسئله ای که با وجود دولت راستگرا و افراطی نتانیاهو، رسیدن به نتایج قابل تاملی بر آن، بسیار سخت خواهد بود.

از سویی دیگر، با توجه به شرایط موجود، هیچ نتیجه و پیروزی ملموس نظامی برای ارتش اسرائیل در غزه متصور نخواهد بود؛ الا اینکه، کشورهای منطقه، قدرت های جهانی و سازمان ملل متحد، بتوانند در شرایط فعلی، منطقه را به سمت پایان منازعه اسرائیل و فلسطینیان، سوق دهند و با در پیش گرفتن یک راه حل سیاسی جامع و با مشارکت همه طرف های درگیر، منطقه را از برزخ هرگونه پیشامد غیرمنتظره و گسترش جنگ، رها سازند.

آنچه در این بین مهم خواهد بود، نقش موثر و مهم کشورهای مسلمان منطقه (بخصوص ایران، عربستان، ترکیه و مصر)، در همگرایی فعال و حمایت از ایجاد و پیشبرد سازوکاری مناسب، جهت حل و فصل واقع بینانه ی مهمترین معضل خاورمیانه یعنی «مسئله فلسطین» و مردمی است که، بیش از هفت دهه در جنگ، رنج و آوارگی بسر می برند و هر از چندی منطقه و جهان را در کابوس جنگ جدیدی، فرو می برد.

انتهای پیام

مطالب مرتبط
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

language »